ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس جمهوری در مراسم آغاز بهره برداری رسمی از ۱۳ پروژه در حوزه حمل و نقل:
توسعه ترانزیت از شمال به جنوب و شرق به غرب، تحول بزرگی در منطقه ایجاد میکند
گروه اقتصادی - رئیس جمهوری، حمل و نقل را از پایهها و ارکان جهش تولید، توسعه کشور، گسترش گردشگری و روابط با جهان دانست و تأکید کرد: افتتاح پروژههایی در این حوزه به ارزش بیش از 3 هزار و 143 میلیارد تومان در یک روز، بیانگر توجه ویژه دولت به این بخش بااهمیت است.
حسن روحانی پنجشنبه گذشته، در مراسم بهرهبرداری از ۱۳ پروژه آزادراهی و فرودگاهی کشور، گفت: بسیار خوشحالیم که در سی و سومین افتتاح هفتگی، به افتتاح چند بزرگراه و آزادراه و توسعه فرودگاهها رسیدیم و این پروژهها برای صنعت حمل و نقل بسیار اهمیت دارد.
رئیس جمهوری با اشاره به موقعیت ویژه جغرافیایی ایران در منطقه و جهان، گفت: عبور روزانه 1400 پرواز از آسمان ایران نشان میدهد که جایگاه کشورمان نه تنها در بخش هوایی، بلکه در بخشهای ریلی، جادهای و بندری، بسیار ویژه و ارزشمند است.
رئیس جمهوری تصریح کرد: پروژههای بزرگی در عرصه حمل و نقل و گسترش شبکه آزادراهها و بزرگراههای کشور در دولت یازدهم و دوازدهم اجرا شده است و در حال حاضر نیز 9 پروژه عظیم بزرگراهی در کشور در حال اجراست که یا در ماههای آغازین سال 1400 و در دولت دوازدهم و یا در دولت بعدی به مرحله افتتاح و بهرهبرداری خواهند رسید.
روحانی تأکید کرد: گسترش شبکه راهها، ریل و خطوط هوایی تأثیر زیادی در رونق اقتصادی کشور دارد و دولت یازدهم و دوازدهم همواره در این زمینه توجه زیادی صرف کرد و با وجود تمام محدودیتها توانسته اقدامات قابل توجهی در گسترش ظرفیتهای حمل و نقلی کشور و تجهیز شبکه راهها و راه آهن کشور به امکانات و فناوریهای نوین انجام دهد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه توسعه ترانزیت از شمال به جنوب و شرق به غرب، تحول بزرگی در منطقه ایجاد میکند، گفت: تقویت دولت الکترونیک، دیجیتال کردن اقتصاد و توسعه شرکتهای دانش بنیان تا روز پایانی کار دولت ادامه خواهد یافت.
به گفته روحانی، در سالی که به نام جهش تولید است، حمل و نقل یکی از پایههای جهش تولید میباشد. اگر حمل و نقل نباشد هم تولید، هم توزیع و حتی مصرف دچار مشکل میشود. همچنان که واردات و صادرات هم وابسته به حمل و نقل است که برخی از آن به صورت هوایی و برخی ریلی است و بخش بزرگی از آن نیز دریایی است لذا همه اینها حائزاهمیت است.
روحانی حمل و نقل را از ارکان توسعه و تولید و همچنین رابطه با جهان دانست و گفت: در ارتباطی که میخواهیم با جهان داشته باشیم، حمل و نقل بسیار مهم است و در گردشگری هم نقش بسیار اساسی دارد. فضای کرونایی که برای گردشگری مشکل ایجاد کرده است ولی به هر حال دیر یا زود جهان از کرونا خلاص خواهد شد و در آن شرایط گردشگری برای ما بسیار مهم است. صنعت حمل و نقل بسیار در گسترش گردشگری تأثیرگذار میباشد.
روحانی افزود: مسأله حمل و نقل در روابط خارجی هم بسیار مهم است. ترانزیت و مخصوصاً وضعیت ژئوپولیتیک ایران برای اتصال شمال - جنوب و شرق - غرب این منطقه اهمیت بسزایی دارد. از مسیر ایران خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند به بخشهای شمالی، آسیای مرکزی، روسیه و اروپای شمالی متصل میشود و باز جایگاه ایران است که میتواند شرق و غرب آسیا را به هم متصل کند. در زمینه راه و راه آهن اقدامات بسیار خوبی انجام شده و در هفتههای آینده راه آهن خواف- هرات به افتتاح میرسد و برای اولین بار راه آهن ایران وارد افغانستان میشود. امیدواریم تا پایان این دولت طرحهای راه آهن دیگری را که بسیار بااهمیت است، به افتتاح نهایی برسانیم و در باقی موارد هم بخش اعظم آنها را انجام دهیم.
رئیس جمهوری گفت: یکی از تلاشهای دولت یازدهم و دوازدهم این بوده که در بخش حمل و نقل از فناوریهای نوین و از شرکتهای استارتاپی استفاده کند و در این زمینه قدمهای بسیار خوبی برداشته شده است یعنی به جای اینکه یک کامیون به بندر میرفت و بار را میآورد و از این طرف خالی میرفت الان همین سیستم ارتباطی و استارتاپی به گونهای است که معلوم است کامیون چه باری را حمل میکند و در مسیر راه یا در مقصد نهایی که میرسد دیگر مجبور نیست که خالی برگردد و با استفاده از این فناوری میتواند بار خود را انتخاب کند. این مسأله برای اقتصاد و کشاورزی بسیار حائزاهمیت است. یکی از مسائل بسیار مهم دولت تا روز پایانی ادامه تکمیل دولت الکترونیک، دیجیتال کردن اقتصاد و فعال کردن شرکتهای دانش بنیان و شرکتهای استارتاپی است. این موضوع تحول بسیار بزرگی را در کشور تا امروز به وجود آورده و این تحول را تا روز پایانی ادامه خواهیم داد.
وی افزود: سیستم حمل و نقل کشور نیاز به نوسازی دارد. حرکت خوبی در نوسازی هوایی شروع کردیم و بعد از توافق هستهای در همان ماههای اولیه توانستیم قراردادهای بسیار مهمی ببندیم و 16 هواپیمای نو وارد کشور شد. همه میدانند که برای خرید هواپیما چه محدودیتیهایی داشتیم، به نحوی که ناچار بودیم از هواپیماهای دست دوم استفاده کنیم و مسائل و مشکلات فراوانی در این زمینه وجود داشت. اگر دولت خبیث اخیر امریکا نبود الان دهها فروند هواپیمای دیگر وارد شده و ناوگان هوایی کشورمان کاملاً نوسازی شده بود. روحانی گفت: قصد ما بر این بود که تمام ناوگان حمل و نقل اعم از مسافربری یا بار، کامیونها و اتوبوسها را نوسازی کنیم و برای این کار طراحی کرده بودیم. بنا بود در اواخر دولت یازدهم و اوایل دولت دوازدهم در یک زمانی تمام کامیونها را نوسازی کنیم و طرح آن هم ریخته شده بود، خریدهای خارجی و کارخانههای داخلی آن معلوم بود اما باز هم خباثت دولت اخیر امریکا باعث شد که این طرح با مشکلاتی مواجه شده و کند شود البته از طریق دیگر این نوسازی انجام میگیرد اما نه به آن سرعتی که مطلوب و مورد نظر ما بود.
توسعه شبکه بزرگراهی به 20 هزار کیلومتر
محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی هم در آیین افتتاح طرحهای ملی وزارت راه و شهرسازی، گفت: اگر تا پایان دولت مانعی پیش نیاید، میتوان بزرگراههای کشور را به ۲۰ هزار کیلومتر توسعه داد.
وی افزود: حجم آزادراههای کشور بویژه آزادراههایی که کلیدی هستند و مسیرهای ترانزیتی و کریدوری کشور را تکمیل میکنند، از ابتدای دولت یازدهم تا پایان دولت، بالغ بر ۵۰ درصد افزایش مییابد؛ یعنی از دو هزار و ۱۰۰ کیلومتر آزادراه فعلی به حدود سه هزار و ۲۰۰ کیلومتر خواهیم رسید و این روندی است که در ماههای آینده نیز ادامه خواهد داشت.
او آزادراه کنارگذر اصفهان را قطعهای مهم، اثرگذار و استراتژیک در شبکه آزادراهی کشور خواند و گفت: این قطعه ۱۰۰ کیلومتری که امروز دو قطعه از آن به بهرهبرداری رسید، ضمن بازکردن گرههای ترافیکی، مصرف سوخت و صرف وقت زیاد برای عبور از آن را کاهش میدهد. او سپس به طرحهای حوزه هوایی پرداخت گفت: ظرفیت فرودگاهها از ۵۰ میلیون مسافر در سال در آغاز دولت تدبیر و امید به ۷۵ میلیون مسافر در سال میرسد و طرح گسترش ترمینال اصلی فرودگاه امام(ره)، ظرفیت جابهجایی مسافر در کشور را به ۱۰۰ میلیون مسافر در سال خواهد رساند.
وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: ما توانستهایم ظرفیت پذیرش پروازهای داخلی و عبوری از آسمان کشور را از حدود ۹۰۰ پرواز در ساعت به حدود هزار و ۸۰۰ پرواز افزایش دهیم و این امر با توسعه زیرساخت فرودگاهها، باند دوم، پارکینگ هواپیما، احداث ترمینالهای بینالمللی و فضاهای جانبی که دید، منظر و سرویس استانداری را در فرودگاههای کشور برقرار میکند، اتفاق افتاده است.
چند نکته:
یکی از شقاوتهای امریکا جلوگیری از ترانزیت منطقه از ایران بوده است.
دیر یا زود جهان از کرونا خلاص خواهد شد و گردشگری و صنعت و حمل و نقل دوباره رونق خواهد گرفت.
استفاده از فناوریهای نوین در صنعت حمل و نقل یکی از تلاشهای این دولت بوده است.
نوسازی ناوگان حمل و نقل از اولویتهای اصلی این دولت بود اما خباثت دولت امریکا موجب کندی در این موضوع شد.
طرحها
در سی و سومین پویش ملی تدبیر و امید برای جهش تولید، قطعات اول و دوم آزادراه کنارگذر شرقی اصفهان به طول ۶۳ کیلومتر، ۹۷ کیلومتر از کریدور بزرگراهی نوار ساحلی جنوب کشور در هرمزگان، باند دوم کنارگذر جنوبی کرمان به طول ۲۴ کیلومتر و ۱۰ پروژه فرودگاهی در اصفهان، تبریز، مشهد، شاهرود و گرگان از طریق ویدئوکنفرانس به بهرهبرداری رسید.
افزایش ترانزیت با یکپارچه شدن قوانین
محسن صادقی-مدیرکل دفتر ارزیابیهای اقتصادی و مدیریت بهرهوری وزارت راه و شهرسازی
برای توسعه راهها و راه آهن موافقتنامههای بینالمللی داریم که ایران هم این موافقتنامهها را امضا کرده است. در موافقتنامه اعضای کمیسیون اقتصادی- اجتماعی کشورهای آسیا و اقیانوسیه (اسکاپ) 2 شبکه راهی مهم داریم که کل کشورهای اسکاپ آن را امضا کردهاند. تمام مسیرهایی که در آن نقشهها ترسیم شدهاند در راستا و چارچوب مسیرهای ترانزیتی است. هر چقدر بتوانیم راهها و راه آهنهای خودمان را که در این توافقنامه قرار دارد، به استاندارد بینالمللی برسانیم قطعاً در ترانزیت موفق خواهیم بود. بخصوص در شرایط تحریم که بنادر ما تحریم است و حمل بار از بنادر کاهش یافته است میتوانیم از جاده و ریل برای حمل بار بیشتر استفاده کنیم.
در حال حاضر، در توسعه شبکه ریلی، با تکمیل راه آهن رشت- آستارا کریدور ترانزیتی شمال- جنوب ایران را به جمهوری آذربایجان و اروپا متصل میکند. در غرب کشور از یک سو مسیر راه آهن شلمچه- بصره را داریم، راه آهنهای غرب کشور مثل کرمانشاه به خسروی ما را به عراق متصل میکند. در شرق کشور هم راه آهن خواف- هرات ما را به افغانستان و در آینده به چین متصل میکند و ارتباط ما با شرق آسیا برقرار میشود. اما در حوزه راه ما وضعیت بهتری داریم. تمام راههای ما دو بانده است و شرایط مناسبی دارند . در نهادهای بین المللی همیشه از کیفیت خوب راههای ما صحبت میشود. به نسبت سایر کشورهای آسیا در جاده وضعیت استاندارد راههای ایران شرایط بهتری دارد و بیشتر مسیرها دوبانده است.
مشکل اصلی ما در جذب بار و گسترش ترانزیت از کشور، دستورالعملهای متعدد است. در مرزها دچار کمبود سرباز و کثرت فرماندهی هستیم. دستگاهها و ارگانهای مختلف هر کدام دستورالعملهایی دارند که حمل بار را کند میکند. ترانزیت یعنی درآمدزایی، بنابراین دستورالعملها باید یکپارچه باشد تا افزایش درآمد ارزی از محل افزایش ترانزیت داشته باشیم. مثلاً باری که مشکلی ندارد و تأییدیه دارد باید در کمترین زمان از کشور ما خارج شود. اما در مواردی این بار توسط ارگانی تخلیه میشود و تا دوباره بارگیری شود چند روز طول میکشد. با این وضعیت، صاحب بار تصمیم میگیرد دیگر از ایران عبور نکند. برای حل مشکلات نرم افزاری ترانزیتی، در مرزها تک فرمانده میخواهیم که برای ترانزیت همه از دستورات آن فرمانده اطاعت کنند.
حسن روحانی پنجشنبه گذشته، در مراسم بهرهبرداری از ۱۳ پروژه آزادراهی و فرودگاهی کشور، گفت: بسیار خوشحالیم که در سی و سومین افتتاح هفتگی، به افتتاح چند بزرگراه و آزادراه و توسعه فرودگاهها رسیدیم و این پروژهها برای صنعت حمل و نقل بسیار اهمیت دارد.
رئیس جمهوری با اشاره به موقعیت ویژه جغرافیایی ایران در منطقه و جهان، گفت: عبور روزانه 1400 پرواز از آسمان ایران نشان میدهد که جایگاه کشورمان نه تنها در بخش هوایی، بلکه در بخشهای ریلی، جادهای و بندری، بسیار ویژه و ارزشمند است.
رئیس جمهوری تصریح کرد: پروژههای بزرگی در عرصه حمل و نقل و گسترش شبکه آزادراهها و بزرگراههای کشور در دولت یازدهم و دوازدهم اجرا شده است و در حال حاضر نیز 9 پروژه عظیم بزرگراهی در کشور در حال اجراست که یا در ماههای آغازین سال 1400 و در دولت دوازدهم و یا در دولت بعدی به مرحله افتتاح و بهرهبرداری خواهند رسید.
روحانی تأکید کرد: گسترش شبکه راهها، ریل و خطوط هوایی تأثیر زیادی در رونق اقتصادی کشور دارد و دولت یازدهم و دوازدهم همواره در این زمینه توجه زیادی صرف کرد و با وجود تمام محدودیتها توانسته اقدامات قابل توجهی در گسترش ظرفیتهای حمل و نقلی کشور و تجهیز شبکه راهها و راه آهن کشور به امکانات و فناوریهای نوین انجام دهد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه توسعه ترانزیت از شمال به جنوب و شرق به غرب، تحول بزرگی در منطقه ایجاد میکند، گفت: تقویت دولت الکترونیک، دیجیتال کردن اقتصاد و توسعه شرکتهای دانش بنیان تا روز پایانی کار دولت ادامه خواهد یافت.
به گفته روحانی، در سالی که به نام جهش تولید است، حمل و نقل یکی از پایههای جهش تولید میباشد. اگر حمل و نقل نباشد هم تولید، هم توزیع و حتی مصرف دچار مشکل میشود. همچنان که واردات و صادرات هم وابسته به حمل و نقل است که برخی از آن به صورت هوایی و برخی ریلی است و بخش بزرگی از آن نیز دریایی است لذا همه اینها حائزاهمیت است.
روحانی حمل و نقل را از ارکان توسعه و تولید و همچنین رابطه با جهان دانست و گفت: در ارتباطی که میخواهیم با جهان داشته باشیم، حمل و نقل بسیار مهم است و در گردشگری هم نقش بسیار اساسی دارد. فضای کرونایی که برای گردشگری مشکل ایجاد کرده است ولی به هر حال دیر یا زود جهان از کرونا خلاص خواهد شد و در آن شرایط گردشگری برای ما بسیار مهم است. صنعت حمل و نقل بسیار در گسترش گردشگری تأثیرگذار میباشد.
روحانی افزود: مسأله حمل و نقل در روابط خارجی هم بسیار مهم است. ترانزیت و مخصوصاً وضعیت ژئوپولیتیک ایران برای اتصال شمال - جنوب و شرق - غرب این منطقه اهمیت بسزایی دارد. از مسیر ایران خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند به بخشهای شمالی، آسیای مرکزی، روسیه و اروپای شمالی متصل میشود و باز جایگاه ایران است که میتواند شرق و غرب آسیا را به هم متصل کند. در زمینه راه و راه آهن اقدامات بسیار خوبی انجام شده و در هفتههای آینده راه آهن خواف- هرات به افتتاح میرسد و برای اولین بار راه آهن ایران وارد افغانستان میشود. امیدواریم تا پایان این دولت طرحهای راه آهن دیگری را که بسیار بااهمیت است، به افتتاح نهایی برسانیم و در باقی موارد هم بخش اعظم آنها را انجام دهیم.
رئیس جمهوری گفت: یکی از تلاشهای دولت یازدهم و دوازدهم این بوده که در بخش حمل و نقل از فناوریهای نوین و از شرکتهای استارتاپی استفاده کند و در این زمینه قدمهای بسیار خوبی برداشته شده است یعنی به جای اینکه یک کامیون به بندر میرفت و بار را میآورد و از این طرف خالی میرفت الان همین سیستم ارتباطی و استارتاپی به گونهای است که معلوم است کامیون چه باری را حمل میکند و در مسیر راه یا در مقصد نهایی که میرسد دیگر مجبور نیست که خالی برگردد و با استفاده از این فناوری میتواند بار خود را انتخاب کند. این مسأله برای اقتصاد و کشاورزی بسیار حائزاهمیت است. یکی از مسائل بسیار مهم دولت تا روز پایانی ادامه تکمیل دولت الکترونیک، دیجیتال کردن اقتصاد و فعال کردن شرکتهای دانش بنیان و شرکتهای استارتاپی است. این موضوع تحول بسیار بزرگی را در کشور تا امروز به وجود آورده و این تحول را تا روز پایانی ادامه خواهیم داد.
وی افزود: سیستم حمل و نقل کشور نیاز به نوسازی دارد. حرکت خوبی در نوسازی هوایی شروع کردیم و بعد از توافق هستهای در همان ماههای اولیه توانستیم قراردادهای بسیار مهمی ببندیم و 16 هواپیمای نو وارد کشور شد. همه میدانند که برای خرید هواپیما چه محدودیتیهایی داشتیم، به نحوی که ناچار بودیم از هواپیماهای دست دوم استفاده کنیم و مسائل و مشکلات فراوانی در این زمینه وجود داشت. اگر دولت خبیث اخیر امریکا نبود الان دهها فروند هواپیمای دیگر وارد شده و ناوگان هوایی کشورمان کاملاً نوسازی شده بود. روحانی گفت: قصد ما بر این بود که تمام ناوگان حمل و نقل اعم از مسافربری یا بار، کامیونها و اتوبوسها را نوسازی کنیم و برای این کار طراحی کرده بودیم. بنا بود در اواخر دولت یازدهم و اوایل دولت دوازدهم در یک زمانی تمام کامیونها را نوسازی کنیم و طرح آن هم ریخته شده بود، خریدهای خارجی و کارخانههای داخلی آن معلوم بود اما باز هم خباثت دولت اخیر امریکا باعث شد که این طرح با مشکلاتی مواجه شده و کند شود البته از طریق دیگر این نوسازی انجام میگیرد اما نه به آن سرعتی که مطلوب و مورد نظر ما بود.
توسعه شبکه بزرگراهی به 20 هزار کیلومتر
محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی هم در آیین افتتاح طرحهای ملی وزارت راه و شهرسازی، گفت: اگر تا پایان دولت مانعی پیش نیاید، میتوان بزرگراههای کشور را به ۲۰ هزار کیلومتر توسعه داد.
وی افزود: حجم آزادراههای کشور بویژه آزادراههایی که کلیدی هستند و مسیرهای ترانزیتی و کریدوری کشور را تکمیل میکنند، از ابتدای دولت یازدهم تا پایان دولت، بالغ بر ۵۰ درصد افزایش مییابد؛ یعنی از دو هزار و ۱۰۰ کیلومتر آزادراه فعلی به حدود سه هزار و ۲۰۰ کیلومتر خواهیم رسید و این روندی است که در ماههای آینده نیز ادامه خواهد داشت.
او آزادراه کنارگذر اصفهان را قطعهای مهم، اثرگذار و استراتژیک در شبکه آزادراهی کشور خواند و گفت: این قطعه ۱۰۰ کیلومتری که امروز دو قطعه از آن به بهرهبرداری رسید، ضمن بازکردن گرههای ترافیکی، مصرف سوخت و صرف وقت زیاد برای عبور از آن را کاهش میدهد. او سپس به طرحهای حوزه هوایی پرداخت گفت: ظرفیت فرودگاهها از ۵۰ میلیون مسافر در سال در آغاز دولت تدبیر و امید به ۷۵ میلیون مسافر در سال میرسد و طرح گسترش ترمینال اصلی فرودگاه امام(ره)، ظرفیت جابهجایی مسافر در کشور را به ۱۰۰ میلیون مسافر در سال خواهد رساند.
وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: ما توانستهایم ظرفیت پذیرش پروازهای داخلی و عبوری از آسمان کشور را از حدود ۹۰۰ پرواز در ساعت به حدود هزار و ۸۰۰ پرواز افزایش دهیم و این امر با توسعه زیرساخت فرودگاهها، باند دوم، پارکینگ هواپیما، احداث ترمینالهای بینالمللی و فضاهای جانبی که دید، منظر و سرویس استانداری را در فرودگاههای کشور برقرار میکند، اتفاق افتاده است.
چند نکته:
یکی از شقاوتهای امریکا جلوگیری از ترانزیت منطقه از ایران بوده است.
دیر یا زود جهان از کرونا خلاص خواهد شد و گردشگری و صنعت و حمل و نقل دوباره رونق خواهد گرفت.
استفاده از فناوریهای نوین در صنعت حمل و نقل یکی از تلاشهای این دولت بوده است.
نوسازی ناوگان حمل و نقل از اولویتهای اصلی این دولت بود اما خباثت دولت امریکا موجب کندی در این موضوع شد.
طرحها
در سی و سومین پویش ملی تدبیر و امید برای جهش تولید، قطعات اول و دوم آزادراه کنارگذر شرقی اصفهان به طول ۶۳ کیلومتر، ۹۷ کیلومتر از کریدور بزرگراهی نوار ساحلی جنوب کشور در هرمزگان، باند دوم کنارگذر جنوبی کرمان به طول ۲۴ کیلومتر و ۱۰ پروژه فرودگاهی در اصفهان، تبریز، مشهد، شاهرود و گرگان از طریق ویدئوکنفرانس به بهرهبرداری رسید.
افزایش ترانزیت با یکپارچه شدن قوانین
محسن صادقی-مدیرکل دفتر ارزیابیهای اقتصادی و مدیریت بهرهوری وزارت راه و شهرسازی
برای توسعه راهها و راه آهن موافقتنامههای بینالمللی داریم که ایران هم این موافقتنامهها را امضا کرده است. در موافقتنامه اعضای کمیسیون اقتصادی- اجتماعی کشورهای آسیا و اقیانوسیه (اسکاپ) 2 شبکه راهی مهم داریم که کل کشورهای اسکاپ آن را امضا کردهاند. تمام مسیرهایی که در آن نقشهها ترسیم شدهاند در راستا و چارچوب مسیرهای ترانزیتی است. هر چقدر بتوانیم راهها و راه آهنهای خودمان را که در این توافقنامه قرار دارد، به استاندارد بینالمللی برسانیم قطعاً در ترانزیت موفق خواهیم بود. بخصوص در شرایط تحریم که بنادر ما تحریم است و حمل بار از بنادر کاهش یافته است میتوانیم از جاده و ریل برای حمل بار بیشتر استفاده کنیم.
در حال حاضر، در توسعه شبکه ریلی، با تکمیل راه آهن رشت- آستارا کریدور ترانزیتی شمال- جنوب ایران را به جمهوری آذربایجان و اروپا متصل میکند. در غرب کشور از یک سو مسیر راه آهن شلمچه- بصره را داریم، راه آهنهای غرب کشور مثل کرمانشاه به خسروی ما را به عراق متصل میکند. در شرق کشور هم راه آهن خواف- هرات ما را به افغانستان و در آینده به چین متصل میکند و ارتباط ما با شرق آسیا برقرار میشود. اما در حوزه راه ما وضعیت بهتری داریم. تمام راههای ما دو بانده است و شرایط مناسبی دارند . در نهادهای بین المللی همیشه از کیفیت خوب راههای ما صحبت میشود. به نسبت سایر کشورهای آسیا در جاده وضعیت استاندارد راههای ایران شرایط بهتری دارد و بیشتر مسیرها دوبانده است.
مشکل اصلی ما در جذب بار و گسترش ترانزیت از کشور، دستورالعملهای متعدد است. در مرزها دچار کمبود سرباز و کثرت فرماندهی هستیم. دستگاهها و ارگانهای مختلف هر کدام دستورالعملهایی دارند که حمل بار را کند میکند. ترانزیت یعنی درآمدزایی، بنابراین دستورالعملها باید یکپارچه باشد تا افزایش درآمد ارزی از محل افزایش ترانزیت داشته باشیم. مثلاً باری که مشکلی ندارد و تأییدیه دارد باید در کمترین زمان از کشور ما خارج شود. اما در مواردی این بار توسط ارگانی تخلیه میشود و تا دوباره بارگیری شود چند روز طول میکشد. با این وضعیت، صاحب بار تصمیم میگیرد دیگر از ایران عبور نکند. برای حل مشکلات نرم افزاری ترانزیتی، در مرزها تک فرمانده میخواهیم که برای ترانزیت همه از دستورات آن فرمانده اطاعت کنند.
فرمانده کل سپاه در مراسم الحاق اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه:
برای دفاع از امنیت و منافع حیاتی خود به جغرافیای خاصی محدود نمی شویم
آیین الحاق «ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی» به نیروی دریایی سپاه روز پنجشنبه و با حضور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمعی از مقامات و مسئولان لشکری و کشوری برگزار شد. با پیوستن این شناور سنگین به ظرفیتهای نیروی دریایی سپاه، ماموریت این نیرو برای حضور مقتدر در آبهای دوردست از روز پنجشنبه آغاز شد.
به گزارش ایرنا، فرمانده کل سپاه در این مراسم، خلیج فارس را پیشانی مستحکم دفاعی ایران اسلامی و نقطه تلاقی مواجهه قدرتها با یکدیگر خواند و گفت: جمهوری اسلامی ایران در تأمین این پهنه دریایی تعیین کننده اقتصاد جهانی نقش ممتاز و منحصر به فرد خود را بخوبی ایفا کرده است. سردار حسین سلامی الحاق ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه را رقم زننده روزی فراموش ناشدنی و تاریخی برای این نیرو توصیف کرد و افزود: اطمینان داریم آنچه امروز در نیروی قدرتمند و مستحکم دریایی سپاه اتفاق می افتد، امتداد نگاه عمیق و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای است. فرمانده کل سپاه در ادامه با تأکید بر اینکه برای دفاع از امنیت و منافع حیاتی خود به جغرافیایی خاصی محدود نمیشویم، گفت: اگر کسانی بخواهند منافع این ملت و کشور بزرگ را تهدید کنند مطمئناً نقطه امنی در سیاره زمین نخواهند داشت.
به گزارش ایرنا، فرمانده کل سپاه در این مراسم، خلیج فارس را پیشانی مستحکم دفاعی ایران اسلامی و نقطه تلاقی مواجهه قدرتها با یکدیگر خواند و گفت: جمهوری اسلامی ایران در تأمین این پهنه دریایی تعیین کننده اقتصاد جهانی نقش ممتاز و منحصر به فرد خود را بخوبی ایفا کرده است. سردار حسین سلامی الحاق ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی به نیروی دریایی سپاه را رقم زننده روزی فراموش ناشدنی و تاریخی برای این نیرو توصیف کرد و افزود: اطمینان داریم آنچه امروز در نیروی قدرتمند و مستحکم دریایی سپاه اتفاق می افتد، امتداد نگاه عمیق و راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای است. فرمانده کل سپاه در ادامه با تأکید بر اینکه برای دفاع از امنیت و منافع حیاتی خود به جغرافیایی خاصی محدود نمیشویم، گفت: اگر کسانی بخواهند منافع این ملت و کشور بزرگ را تهدید کنند مطمئناً نقطه امنی در سیاره زمین نخواهند داشت.
تعطیلیها و محدودیتهای کرونایی از امروز آغاز شد
دو هفته حیاتی برای مهار کرونا
کارشناسان در گفت وگو با «ایران» از لزوم همراهی و همدلی مردم و حاکمیت برای جلوگیری از موج سیاه کرونا میگویند
- جزئیات محدودیتهای آذرماه
- زمان پایان محدودیتها فعلاً مشخص نیست
- استفاده از ماسک در اماکن عمومی الزامی است
- بازار تهران در دسته مشاغل سرپوشیده و تعطیل است
- جزئیات نحوه فعالیت صنوف از امروز در تهران
5 و 18
پاسخ حسین مرعشی به منتقدان مواضع روحانی و ظریف درباره دیپلماسی پس از ترامپ
برخی نگران بهبود شرایط اقتصادی هستند
عزت ملی را قربانی شعارهای سیاستزده نکنید
احسان بداغی
پیروزی بایدن در انتخابات امریکا آینده برجام در ایران را تبدیل به موضوعی مهمتر از آنچه قبلاً بود، کرده است. حالا در شرایطی که چشمانداز بازگشت امریکا به برجام و انجام مذاکراتی احتمالی برای این کار قدری نسبت به قبل متفاوت شده، مخالفان دولت یک بار دیگر تمرکز خود را بر نفی این توافق تشدید کردهاند. هفته قبل مقامات مختلف دولتی در این باره سخن گفتند.
از جمله محمدجواد ظریف، وزیر خارجه در گفتوگو با «ایران»، به تحلیل شرایط احتمالی بازگشت امریکا به برجام پرداخت و البته آن را مشروط به لغو تحریمها، انجام تعهدات امریکا و توقف نقض قطعنامه 2231 دانست. بعد از او هم رئیس جمهوری سالهای 97 تاکنون را نه تحریم، بلکه جنگ اقتصادی خواند و با توجه به پایان کار ترامپ گفت: «به سمت فضای فرصت حرکت خواهیم کرد.»
این سخنان از سوی مخالفان دولت با واکنش مواجه شد؛ از جمله یک رسانه منتقد دولت در گزارش اصلی شماره روز پنجشنبه خود دولت را متهم به «ذوقزدگی قابل تأمل»، «پالس ضعف و تشدید فشار به امریکا» و «7 سال و نیم فرصتسوزی!» کرد.
حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب اما در گفتوگو با «ایران» میگوید که این دست توصیهها چیزی بیشتر از یک سری شعارهای غیرواقعبینانه نیستند و هشدار داده که اتخاذ سیاست بر مبنای این شعارها برای آینده ایران خطرناک خواهد بود.
او معتقد است که مسیر دیپلماسی با توجه به واقعیتهای اقتصادی دنیا باید یک بار دیگر باز شود تا ایران با خروج از زیر بار تحریمهای امریکا امکان احیای اقتصاد خود را پیدا کند.
موضعی را که دولت در قبال برجام پس از تحولات اخیر امریکا دارد چقدر به لحاظ منطقی، قابل قبول میدانید؟ بهعبارتی آیا اینکه از سوی مخالفان دولت گفته میشود این موضعگیریها ارسال پیام ضعف از سوی ایران به دولت جدید امریکا است را میتوان یک ارزیابی واقعبینانه دانست یا خیر؟ وقتی از دریچه اقتصاد به موضوع نگاه میشود کدام دیدگاه قابلیت توجیه منطقی دارد؟
مطلب خیلی روشن است و من شخصاً کسانی را که میگویند دولت دارد پیام ضعف میفرستد نمیتوانم درک کنم الا اینکه بگویم اینها میخواهند استفاده سیاسی از این موضوع برای مسائل داخلی داشته باشند. ایران در تمام دوران نکبتبار و پر از ظلم ریاست جمهوری آقای ترامپ مراقبت هوشمندانهای داشت که از دو چیز حفاظت کند. یکی عزت کشور بود که دولت تحت رهنمودهای رهبری و همراه با کلیت نظام توانست از آن حفاظت کند. در این دوره که فشار خیلی زیاد بود ایران راضی نشد در مقابل ناجوانمردی امریکاییها کوچکترین عقبنشینی کند. هر چند حفظ این عزت هزینه هم داشت. دومین مسألهای که حفاظت شد این بود که پاسخهای درخوری را به عهدشکنی امریکا و خروج آنها از برجام و همینطور بیعملی اروپا، روسیه و چین دادیم بدون اینکه اجازه دهیم به اصل ساختار حقوقی برجام خدشه وارد شود. لذا ایران در این دوره بههیچ عنوان منفعل نبود و حتی ابتکار عمل را در جاهایی کاملاً در اختیار داشت. بنابراین من معتقدم موضعی که برخی تندروها اتخاذ میکنند از این لحاظ که دولت منفعل بوده، منطبق با واقعیت نیست.
مسأله این است که این جریان میگوید چنین خوانشی با عزت ملی ما مغایرت دارد و ما در موضع متفاوتی هستیم.
من تأیید میکنم که ما در موضع عزت هستیم، هر چند بابت آن هزینه گزاف دادهایم. ما تا الان سه دسته تحریم داشتیم. دسته اول تحریمهایی است که بعد از قضیه سفارت امریکا در تهران شروع شد و ادامه پیدا کرد. خب آن تحریمها زحماتی را ایجاد کرد اما ایران با آن کنار آمد. دسته دوم تحریمهای سازمان ملل بود که دولت اوباما با استفاده از اشتباهات ما در داخل توانست یک اجماع بینالمللی برای آن ایجاد کند و منجر به اعمال تحریمها ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد شد. این تجربه بسیار پر هزینهای بود که با برجام متوقف شد. تحریم سوم هم تحریمهای جدید توسط ترامپ بود. ما باید صحنه تحولات این تحریمها را دقیقتر ببینیم. یک مسألهاش اراده سیاسی بسیار جدی و قدرتمند اروپا، قدرتهای غیر اروپایی و تقریباً کل جهان به استثنای چند کشور برای مقابله با آن بود. تبلور این اراده هم در دو رأیی بود که در شورای امنیت سازمان ملل متحد به ضرر امریکا در خصوص فعال کردن مکانیسم ماشه و تمدید تحریمهای تسلیحاتی داده شد که هر دو تاریخی بودند. این اراده سیاسی تاریخی به نفع ایران در کنار ایستادگی و مقاومت داخلی بخشی از همان موضع عزت ماست. یعنی یک تشخص سیاسی در عرصه بینالملل برای ایران ایجاد کرد که متفاوت از قبل بود. اما مسأله فقط این نیست چون این اراده سیاسی کشورها در عرصه اقتصاد حتی نتوانست یک اینستکس را فعال کند یا حتی نتوانست از تأثیرات منفی در روابط اقتصادی ایران با کشورهای دوست، همپیمان و همسایهاش جلوگیری کند. این دو مسأله در کنار هم یک واقعیت را میسازند و اگر یکی را نادیده بگیریم یعنی داریم صحنه تحولات را اشتباه میبینیم. متأسفانه بهنظر میرسد در ارزیابی برخی بخشی از این واقعیتها اساساً نادیده گرفته میشوند و این خطرناک است. ما عزت خودمان را داریم اما نباید آن را با یک سیاست شعارزده فدا کنیم و از دست بدهیم. ضمن اینکه بحث بازگشت امریکا به برجام در واقع عقبنشینی آنهاست که منافع این اقدام متوجه ایران خواهد شد.
بخش عمده این مباحث ناظر به موضوعات اقتصادی است و شاید بتوان گفت شکاف اصلی روایت و خوانش دو طرف از مسأله برجام به همین مسأله اقتصادی ختم میشود. اینکه ما میتوانیم در تحریم رشد کنیم یا خیر؟ از همینجا است که منتقدان و مخالفان دولت میگویند این دولت سفره مردم را با سیاست خارجی گره زده و آن را کوچک کرده است.
ببینید درباره این بارها صحبت شده و خیلی واضح است که تحریم چه به سر اقتصاد این کشور آورد. ما در تحریم شاید بتوانیم زنده بمانیم، اما قطعاً با مشکل روبرو می شویم. واضح است که ما بدون شریک تجاری اصلاً نمیتوانیم اقتصاد داخلی خود را قوی کنیم، حتی اگر بحث دریافت سرمایهگذاری خارجی، کسب تکنولوژی و این طور چیزها هم نباشد، بحث بازار که دیگر غیرقابل انکار است. ما اگر در شرایط تحریم بتوانیم بهترین تولیدات را هم داشته باشیم قرار است آنها را کجا عرضه کنیم؟ صادرات ما قرار است کجا برود؟ من نمیدانم که آیا این دوستان اینقدر در آسایش زندگی میکنند یا دور از مردم هستند که نمیدانند تحریم با اقتصاد ما چه کرده؟ ظرف دو سال اخیر نرخ دستمزد به یک سوم قیمتهای واقعی کاهش یافته در حالی که هزینههای زندگی سه برابر شده. شاید هم برخی منتقدان و مخالفان و دوستانشان خیلی اهل ریاضت باشند. بعد آمارها و شاخصهای اقتصادی ما در دوران 94 تا 96 هم هست و معلوم است در آن سالها به کدام سمت میرفتیم. الان به هر حال شرایط امریکا تغییر کرده و اتفاقاً دولت نه با موضع ضعف بلکه از یک موضع حق به جانب درباره برجام صحبت کرده است. آنجا هم نگفته که امریکا بهتر است برگردد، گفته اگر میخواهد برگردد باید اینطور باشد و ما طور دیگری قبول نداریم. در حقیقت آنگونه که آقای ظریف در مصاحبه خود گفتهاند امریکاییها حق شرطگذاری ندارند. خب این چه موضع ضعفی است؟ آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی داخل معلوم است. تازه من این را هم بگویم که اگر بازگشت امریکا به برجام محقق شود، ما در حالت خوشبینانه ظرف چهار سال تازه میتوانیم برگردیم به شرایط اقتصادی سال 96، یعنی هیچ معجزه و جهش سریعی در کار نیست. این اتفاق مبارکی است اما گشایش سریع ممکن نخواهد بود. اگر هم تعلل کنیم که وضع همینطور بدتر خواهد شد. همینقدر که کشورهای دوست ما تا الان به ما کمک کردند، از این به بعد هم میکنند. تازه ما تا امروز ترامپ را داشتیم که دنیا علیه او بود، از این به بعد بایدن را داریم که میدانیم خیلی بهتر اجماع درست میکند و معنایش این است که کشورها میتوانند بیشتر به ما سخت بگیرند.
با این توصیف فکر میکنید مخالفان دولت تئوری قابل دفاعی دارند که بخواهند جایگزین سیاست دولت فعلی کنند؟
من اصلاً کاری به دورانی که کشورهای دوست ما در شورای امنیت هم به 6 قطعنامه علیه ما رأی مثبت دادند ندارم که اتفاقاً در دورانی بود که سیاست خارجی مطلوب همین مخالفان امروز دولت در کشور اجرا میشد. همین امروز چرا مبادلات ما با بسیاری از کشورها مشکل دارد؟ بلوکه شدن منابع ارزی ما در کشورهای دیگر چه معنایی دارد؟ بله فروش بنزین به ونزوئلا بسیار کار بزرگ و خوبی بود، اما این در حوزه اراده سیاسی معنی میدهد نه اقتصادی. مگر ما چقدر میتوانیم به ونزوئلا بنزین بفروشیم تا کشور را داره کنیم؟ و چقدر از این موقعیتها داریم؟
یک نکته برجسته دیگر در مواضع مخالفان دولت و از جمله گزارش اخیر برخی رسانه ها انتقاد آنها از این موضع ظریف است که گفته بایدن و ترامپ با همدیگر تفاوت دارند. به نظر شما تلاش آنها برای جا انداختن اینکه تفاوتی بین این دو نیست ناظر به چه واقعیتی است؟
خیلی ساده است؛ مثل این میماند یک نفری در نظام سیاسی امریکا بگوید آقای احمدینژاد و مرحوم هاشمی رفسنجانی با هم فرقی ندارند و مثل هم هستند. خب معلوم است که این حرفها مبنایی ندارد. حتی اگر بایدن و ترامپ در استراتژی هم کاملاً یکی باشند، در تاکتیک زمین تا آسمان با هم فرق دارند.
اصل سؤال من به زمینه طرح این مسأله بر میگردد؛ شما این ارزیابیای را که ترامپ و بایدن یکی هستند آیا ناشی از ضرورت رقابتهای سیاسی داخلی برای طیف مخالف دولت می دانید؟
بخشی از این به نوعی از احساس و دیدگاه خاص بر میگردد. ببینید مثلاً طیفهایی نظیر اطرافیان آقای احمدینژاد چطور برای رأی نیاوردن آقای ترامپ دل میسوزانند اما خب بخشی هم این است که عامدانه بهتر میدانند اینگونه مسائل را ببینید، یعنی به نفعشان است که بگویند ترامپ و بایدن یکی هستند، بعد بگویند امریکا و اروپا فرقی ندارند و همینطور همه را از یک جنس معرفی کنند. این باعث میشود که بتوانند برای حرفشان در داخل توجیه بیاورند. در واقع اینگونه است که اینها حرفی میزنند بعد دنبال توجیه آن هستند که توجیهاش هم فقط از همین راه شدنی است. بحث انتخابات 1400 هم حتماً محل توجه مخالفان دولت هست. به هر حال هنوز مسأله اصلی در این کشور اقتصاد و تحریم است و این باز هم به نظرم گفتمان محوری رقابت 1400 خواهد بود. برخی منتقدان میترسند که اگر قبل از فروردین و یا اردیبهشت اتفاقات مثبتی در حوزه سیاست خارجی و رفع تحریمها به نفع بهبود معیشت مردم بیفتد، موقعیت 1400 را از دست بدهند. خصوصاً اینکه با مجلس فعلی دست آنها خالی شده. یعنی برای این مجلس هزار و یک نوع شعار دادند اما تا همین جا نتیجه کار این مجلس نشان چندانی از کارآمدی و احیای امید عمومی نداشته و حتی ظرف 6 ماه صدای بخشی از موافقان جریان اکثریت مجلس هم بلند شده. یعنی این مجلس تا همین جا بخش زیادی از شعارهای جریان اصولگرایی را که دم از مخالفت با برجام میزند خنثی کرده و نشان داده هیچ آلترناتیوی بیشتر از چند شعار تکراری در اختیار ندارند. خیلیها میپرسند مجلس اینها این بود، پس دولت شان چه خواهد بود؟ خب اینها میدانند این وضعیت در انتخابات بعدی قطعاً آثار منفی برای آنها به دنبال خواهد داشت. کارنامه اجرایی این جریان هم در نهادهای مختلف، از دولت گرفته تا شهرداری مشخص است. بنابراین بخشی از این نوع ارزیابیها نه صرفاً اشتباه تحلیلی، بلکه یک تلاش سیاسی داخلی است تا بتوانند برای گفتمان خودشان توجیه درست کنند.
پیروزی بایدن در انتخابات امریکا آینده برجام در ایران را تبدیل به موضوعی مهمتر از آنچه قبلاً بود، کرده است. حالا در شرایطی که چشمانداز بازگشت امریکا به برجام و انجام مذاکراتی احتمالی برای این کار قدری نسبت به قبل متفاوت شده، مخالفان دولت یک بار دیگر تمرکز خود را بر نفی این توافق تشدید کردهاند. هفته قبل مقامات مختلف دولتی در این باره سخن گفتند.
از جمله محمدجواد ظریف، وزیر خارجه در گفتوگو با «ایران»، به تحلیل شرایط احتمالی بازگشت امریکا به برجام پرداخت و البته آن را مشروط به لغو تحریمها، انجام تعهدات امریکا و توقف نقض قطعنامه 2231 دانست. بعد از او هم رئیس جمهوری سالهای 97 تاکنون را نه تحریم، بلکه جنگ اقتصادی خواند و با توجه به پایان کار ترامپ گفت: «به سمت فضای فرصت حرکت خواهیم کرد.»
این سخنان از سوی مخالفان دولت با واکنش مواجه شد؛ از جمله یک رسانه منتقد دولت در گزارش اصلی شماره روز پنجشنبه خود دولت را متهم به «ذوقزدگی قابل تأمل»، «پالس ضعف و تشدید فشار به امریکا» و «7 سال و نیم فرصتسوزی!» کرد.
حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب اما در گفتوگو با «ایران» میگوید که این دست توصیهها چیزی بیشتر از یک سری شعارهای غیرواقعبینانه نیستند و هشدار داده که اتخاذ سیاست بر مبنای این شعارها برای آینده ایران خطرناک خواهد بود.
او معتقد است که مسیر دیپلماسی با توجه به واقعیتهای اقتصادی دنیا باید یک بار دیگر باز شود تا ایران با خروج از زیر بار تحریمهای امریکا امکان احیای اقتصاد خود را پیدا کند.
موضعی را که دولت در قبال برجام پس از تحولات اخیر امریکا دارد چقدر به لحاظ منطقی، قابل قبول میدانید؟ بهعبارتی آیا اینکه از سوی مخالفان دولت گفته میشود این موضعگیریها ارسال پیام ضعف از سوی ایران به دولت جدید امریکا است را میتوان یک ارزیابی واقعبینانه دانست یا خیر؟ وقتی از دریچه اقتصاد به موضوع نگاه میشود کدام دیدگاه قابلیت توجیه منطقی دارد؟
مطلب خیلی روشن است و من شخصاً کسانی را که میگویند دولت دارد پیام ضعف میفرستد نمیتوانم درک کنم الا اینکه بگویم اینها میخواهند استفاده سیاسی از این موضوع برای مسائل داخلی داشته باشند. ایران در تمام دوران نکبتبار و پر از ظلم ریاست جمهوری آقای ترامپ مراقبت هوشمندانهای داشت که از دو چیز حفاظت کند. یکی عزت کشور بود که دولت تحت رهنمودهای رهبری و همراه با کلیت نظام توانست از آن حفاظت کند. در این دوره که فشار خیلی زیاد بود ایران راضی نشد در مقابل ناجوانمردی امریکاییها کوچکترین عقبنشینی کند. هر چند حفظ این عزت هزینه هم داشت. دومین مسألهای که حفاظت شد این بود که پاسخهای درخوری را به عهدشکنی امریکا و خروج آنها از برجام و همینطور بیعملی اروپا، روسیه و چین دادیم بدون اینکه اجازه دهیم به اصل ساختار حقوقی برجام خدشه وارد شود. لذا ایران در این دوره بههیچ عنوان منفعل نبود و حتی ابتکار عمل را در جاهایی کاملاً در اختیار داشت. بنابراین من معتقدم موضعی که برخی تندروها اتخاذ میکنند از این لحاظ که دولت منفعل بوده، منطبق با واقعیت نیست.
مسأله این است که این جریان میگوید چنین خوانشی با عزت ملی ما مغایرت دارد و ما در موضع متفاوتی هستیم.
من تأیید میکنم که ما در موضع عزت هستیم، هر چند بابت آن هزینه گزاف دادهایم. ما تا الان سه دسته تحریم داشتیم. دسته اول تحریمهایی است که بعد از قضیه سفارت امریکا در تهران شروع شد و ادامه پیدا کرد. خب آن تحریمها زحماتی را ایجاد کرد اما ایران با آن کنار آمد. دسته دوم تحریمهای سازمان ملل بود که دولت اوباما با استفاده از اشتباهات ما در داخل توانست یک اجماع بینالمللی برای آن ایجاد کند و منجر به اعمال تحریمها ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد شد. این تجربه بسیار پر هزینهای بود که با برجام متوقف شد. تحریم سوم هم تحریمهای جدید توسط ترامپ بود. ما باید صحنه تحولات این تحریمها را دقیقتر ببینیم. یک مسألهاش اراده سیاسی بسیار جدی و قدرتمند اروپا، قدرتهای غیر اروپایی و تقریباً کل جهان به استثنای چند کشور برای مقابله با آن بود. تبلور این اراده هم در دو رأیی بود که در شورای امنیت سازمان ملل متحد به ضرر امریکا در خصوص فعال کردن مکانیسم ماشه و تمدید تحریمهای تسلیحاتی داده شد که هر دو تاریخی بودند. این اراده سیاسی تاریخی به نفع ایران در کنار ایستادگی و مقاومت داخلی بخشی از همان موضع عزت ماست. یعنی یک تشخص سیاسی در عرصه بینالملل برای ایران ایجاد کرد که متفاوت از قبل بود. اما مسأله فقط این نیست چون این اراده سیاسی کشورها در عرصه اقتصاد حتی نتوانست یک اینستکس را فعال کند یا حتی نتوانست از تأثیرات منفی در روابط اقتصادی ایران با کشورهای دوست، همپیمان و همسایهاش جلوگیری کند. این دو مسأله در کنار هم یک واقعیت را میسازند و اگر یکی را نادیده بگیریم یعنی داریم صحنه تحولات را اشتباه میبینیم. متأسفانه بهنظر میرسد در ارزیابی برخی بخشی از این واقعیتها اساساً نادیده گرفته میشوند و این خطرناک است. ما عزت خودمان را داریم اما نباید آن را با یک سیاست شعارزده فدا کنیم و از دست بدهیم. ضمن اینکه بحث بازگشت امریکا به برجام در واقع عقبنشینی آنهاست که منافع این اقدام متوجه ایران خواهد شد.
بخش عمده این مباحث ناظر به موضوعات اقتصادی است و شاید بتوان گفت شکاف اصلی روایت و خوانش دو طرف از مسأله برجام به همین مسأله اقتصادی ختم میشود. اینکه ما میتوانیم در تحریم رشد کنیم یا خیر؟ از همینجا است که منتقدان و مخالفان دولت میگویند این دولت سفره مردم را با سیاست خارجی گره زده و آن را کوچک کرده است.
ببینید درباره این بارها صحبت شده و خیلی واضح است که تحریم چه به سر اقتصاد این کشور آورد. ما در تحریم شاید بتوانیم زنده بمانیم، اما قطعاً با مشکل روبرو می شویم. واضح است که ما بدون شریک تجاری اصلاً نمیتوانیم اقتصاد داخلی خود را قوی کنیم، حتی اگر بحث دریافت سرمایهگذاری خارجی، کسب تکنولوژی و این طور چیزها هم نباشد، بحث بازار که دیگر غیرقابل انکار است. ما اگر در شرایط تحریم بتوانیم بهترین تولیدات را هم داشته باشیم قرار است آنها را کجا عرضه کنیم؟ صادرات ما قرار است کجا برود؟ من نمیدانم که آیا این دوستان اینقدر در آسایش زندگی میکنند یا دور از مردم هستند که نمیدانند تحریم با اقتصاد ما چه کرده؟ ظرف دو سال اخیر نرخ دستمزد به یک سوم قیمتهای واقعی کاهش یافته در حالی که هزینههای زندگی سه برابر شده. شاید هم برخی منتقدان و مخالفان و دوستانشان خیلی اهل ریاضت باشند. بعد آمارها و شاخصهای اقتصادی ما در دوران 94 تا 96 هم هست و معلوم است در آن سالها به کدام سمت میرفتیم. الان به هر حال شرایط امریکا تغییر کرده و اتفاقاً دولت نه با موضع ضعف بلکه از یک موضع حق به جانب درباره برجام صحبت کرده است. آنجا هم نگفته که امریکا بهتر است برگردد، گفته اگر میخواهد برگردد باید اینطور باشد و ما طور دیگری قبول نداریم. در حقیقت آنگونه که آقای ظریف در مصاحبه خود گفتهاند امریکاییها حق شرطگذاری ندارند. خب این چه موضع ضعفی است؟ آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی داخل معلوم است. تازه من این را هم بگویم که اگر بازگشت امریکا به برجام محقق شود، ما در حالت خوشبینانه ظرف چهار سال تازه میتوانیم برگردیم به شرایط اقتصادی سال 96، یعنی هیچ معجزه و جهش سریعی در کار نیست. این اتفاق مبارکی است اما گشایش سریع ممکن نخواهد بود. اگر هم تعلل کنیم که وضع همینطور بدتر خواهد شد. همینقدر که کشورهای دوست ما تا الان به ما کمک کردند، از این به بعد هم میکنند. تازه ما تا امروز ترامپ را داشتیم که دنیا علیه او بود، از این به بعد بایدن را داریم که میدانیم خیلی بهتر اجماع درست میکند و معنایش این است که کشورها میتوانند بیشتر به ما سخت بگیرند.
با این توصیف فکر میکنید مخالفان دولت تئوری قابل دفاعی دارند که بخواهند جایگزین سیاست دولت فعلی کنند؟
من اصلاً کاری به دورانی که کشورهای دوست ما در شورای امنیت هم به 6 قطعنامه علیه ما رأی مثبت دادند ندارم که اتفاقاً در دورانی بود که سیاست خارجی مطلوب همین مخالفان امروز دولت در کشور اجرا میشد. همین امروز چرا مبادلات ما با بسیاری از کشورها مشکل دارد؟ بلوکه شدن منابع ارزی ما در کشورهای دیگر چه معنایی دارد؟ بله فروش بنزین به ونزوئلا بسیار کار بزرگ و خوبی بود، اما این در حوزه اراده سیاسی معنی میدهد نه اقتصادی. مگر ما چقدر میتوانیم به ونزوئلا بنزین بفروشیم تا کشور را داره کنیم؟ و چقدر از این موقعیتها داریم؟
یک نکته برجسته دیگر در مواضع مخالفان دولت و از جمله گزارش اخیر برخی رسانه ها انتقاد آنها از این موضع ظریف است که گفته بایدن و ترامپ با همدیگر تفاوت دارند. به نظر شما تلاش آنها برای جا انداختن اینکه تفاوتی بین این دو نیست ناظر به چه واقعیتی است؟
خیلی ساده است؛ مثل این میماند یک نفری در نظام سیاسی امریکا بگوید آقای احمدینژاد و مرحوم هاشمی رفسنجانی با هم فرقی ندارند و مثل هم هستند. خب معلوم است که این حرفها مبنایی ندارد. حتی اگر بایدن و ترامپ در استراتژی هم کاملاً یکی باشند، در تاکتیک زمین تا آسمان با هم فرق دارند.
اصل سؤال من به زمینه طرح این مسأله بر میگردد؛ شما این ارزیابیای را که ترامپ و بایدن یکی هستند آیا ناشی از ضرورت رقابتهای سیاسی داخلی برای طیف مخالف دولت می دانید؟
بخشی از این به نوعی از احساس و دیدگاه خاص بر میگردد. ببینید مثلاً طیفهایی نظیر اطرافیان آقای احمدینژاد چطور برای رأی نیاوردن آقای ترامپ دل میسوزانند اما خب بخشی هم این است که عامدانه بهتر میدانند اینگونه مسائل را ببینید، یعنی به نفعشان است که بگویند ترامپ و بایدن یکی هستند، بعد بگویند امریکا و اروپا فرقی ندارند و همینطور همه را از یک جنس معرفی کنند. این باعث میشود که بتوانند برای حرفشان در داخل توجیه بیاورند. در واقع اینگونه است که اینها حرفی میزنند بعد دنبال توجیه آن هستند که توجیهاش هم فقط از همین راه شدنی است. بحث انتخابات 1400 هم حتماً محل توجه مخالفان دولت هست. به هر حال هنوز مسأله اصلی در این کشور اقتصاد و تحریم است و این باز هم به نظرم گفتمان محوری رقابت 1400 خواهد بود. برخی منتقدان میترسند که اگر قبل از فروردین و یا اردیبهشت اتفاقات مثبتی در حوزه سیاست خارجی و رفع تحریمها به نفع بهبود معیشت مردم بیفتد، موقعیت 1400 را از دست بدهند. خصوصاً اینکه با مجلس فعلی دست آنها خالی شده. یعنی برای این مجلس هزار و یک نوع شعار دادند اما تا همین جا نتیجه کار این مجلس نشان چندانی از کارآمدی و احیای امید عمومی نداشته و حتی ظرف 6 ماه صدای بخشی از موافقان جریان اکثریت مجلس هم بلند شده. یعنی این مجلس تا همین جا بخش زیادی از شعارهای جریان اصولگرایی را که دم از مخالفت با برجام میزند خنثی کرده و نشان داده هیچ آلترناتیوی بیشتر از چند شعار تکراری در اختیار ندارند. خیلیها میپرسند مجلس اینها این بود، پس دولت شان چه خواهد بود؟ خب اینها میدانند این وضعیت در انتخابات بعدی قطعاً آثار منفی برای آنها به دنبال خواهد داشت. کارنامه اجرایی این جریان هم در نهادهای مختلف، از دولت گرفته تا شهرداری مشخص است. بنابراین بخشی از این نوع ارزیابیها نه صرفاً اشتباه تحلیلی، بلکه یک تلاش سیاسی داخلی است تا بتوانند برای گفتمان خودشان توجیه درست کنند.
وزرای خارجه چین و روسیه در گفتوگویی بر حفظ برجام تأکید کردند
پاسخ ایران به بیانیه تروئیکای اروپایی
گروه سیاسی/ با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا و پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات این کشور، گمانهزنیها پیرامون چشمانداز اجرای توافق هستهای و امکان بازگشت امریکا به این توافق افزایش یافته است. پیشتر «بایدن» وعده داده بود در صورت حضور در کاخ سفید اجرای تعهدات برجامی امریکا را از سرخواهد گرفت. وعدهای که به گفته مقامهای ایرانی باید بدون اما و اگر و هیچ پیششرطی صورت گیرد. این موضع را فدریکا موگرینی، مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا که برجام در دوره مسئولیتش حاصل شد، تکرار کرده است. موگرینی در گفتوگویی مجازی با اندیشکده امریکایی «شورای آتلانتیک» گفت که مادامی که برجام به طور کامل از سوی همه طرفها اجرا نشود، ایران وارد مذاکره جدید نخواهد شد. وی برداشتن گامهای جدید برای مذاکره را تنها پس از اجرای کامل برجام امکانپذیر دانست.
همزمان با این موضعگیری هم «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه و « وانگ یی»، وزیر خارجه چین در گفت وگویی تلفنی درخصوص مسائل مهم بینالمللی ازجمله مسأله حفظ برجام گفت و گو کرده و بر لزوم حفظ این توافق و حل و فصل وضعیت پیچیده جاری پیرامون آن تأکید کردند. چین و روسیه از طرفهای برجام هستند که برخلاف کشورهای غربی با تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران مخالفت میکنند و خواهان اقدامات عملی برای حفظ این توافق بینالمللی و اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درباره برنامه هستهای ایران هستند.
تأکید دو عضو غیر اروپایی برجام بر حفظ این توافق در حالی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان اخیراً در گفتوگو با روزنامه ایران یادآور شد که امریکا هنوز عضو سازمان ملل متحد است و اگر تعهدات خود را آنطور که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت آمده است، بدون هیچ پیش شرطی اجرا کند، ایران هم تعهدات خود را ذیل برجام اجرا میکند. ظریف البته این را هم اضافه کرد که اگر امریکا بعد از اجرای تعهداتش در قالب این قطعنامه مایل به برگشت به توافق هستهای باشد، آن وقت باید با ایران درباره نحوه انجام این بازگشت مذاکره کند.
درخواست دوباره تروئیکای اروپایی از ایران
این در حالی است که فرانسه، آلمان و انگلیس با وجود ناکامی در تحقق منافع اقتصادی ایران بعد از خروج یکجانبه امریکا از برجام دو روز پیش با صدور بیانیهای مدعی شدند که ایران توافق هستهای را نقض کرده است.
این 3 کشور اروپایی در بیانیه خود که خطاب به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر شده است، مدعی شدهاند که علیرغم تلاشهای مبتنی بر «حسن نیت» آنها، ایران اقدامات متعددی در نقض این توافق انجام داده است. آنها همچنین از حسن نیت خود برای حفظ برجام سخن گفتهاند و به تلاشهای ناکام خود از جمله ایجاد ساز و کار مالی اینستکس و تلاشهایی اضافی جهت مجاز کردن تجارت مشروع با ایران اشاره کردهاند.
سه کشور اروپایی در ادامه مدعی شدهاند: «با وجود این، علیرغم این تلاشهای مبتنی بر حسن نیت، ایران اکنون یک سال و نیم است که مرتکب اقدامات متعددی در نقض جدی تعهدات هستهای خود شده است. ما کماکان بهشدت از اقدامات ایران که در حال تهی کردن توافق از مزایای اصلی آن در زمینه منع اشاعه است نگرانیم.» آنها در ادامه خواستار بازگشت ایران به اجرای تعهدات برجامی خود شدهاند. همزمان با صدور این بیانیه بود که «بن والاس» وزیر دفاع انگلیس در گفتوگو با شبکه «اسکای نیوز» هم از ایالات متحده درخواست کرد تا از برجام حمایت کند. ادعای نقض برجام از سوی ایران به گامهای کشورمان برای کاهش تعهدات برجامی خود اشاره دارد که در واکنش به عدم انجام تعهدات اروپاییها در تأمین منافع ایران و در پی خروج امریکا از برجام انجام شده است. با این حال مقامات مسئول کشورمان بارها تأکید کردهاند در صورت انجام تعهدات طرف مقابل و تأمین منافع ایران، تهران هم بلافاصله به انجام تعهدات خود برمیگردد.
کمی بعد از درخواست اروپا از ایران برای اجرای همه تعهدات برجامیاش، «الیوت آبرامز»، نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران در مصاحبهای با «الشرقالاوسط» مدعی شده که کشورهای اروپایی خواستار تمدید «بندهای زوالپذیر برجام» هستند. منظور از «بندهای زوالپذیر» در برجام که با نام «بندهای غروب آفتاب» هم شناخته میشود بندهایی در توافق هستهای است که محدودیتهای تعریفشده ذیل آنها برای فعالیتهای هستهای ایران بعد از دورههای زمانی مشخص منقضی میشوند. این مقام امریکایی در حالی چنین ادعایی را مطرح کرده است که پیشتر این درخواست از سوی دونالد ترامپ با هدف مذاکره مجدد درباره برجام مطرح شده بود.
وندی شرمن: مذاکره مجدد درباره برجام دشوار است
در پی اعلام مواضع ایران و تأکید مقامهای اروپایی مبنی بر لغو بدون پیششرط تحریمها از سوی امریکا، «وندی شرمن» مسئول وقت تیم مذاکرهکننده امریکا در مذاکرات هستهای هم در گفتوگویی با یک شبکه رادیویی بینالمللی تصریح کرد که در دوران ریاست جمهوری «جو بایدن»، مذاکره مجدد درخصوص توافق هستهای یک کار دشوار و سخت خواهد بود.
شرمن در ارتباط با واکنش مقامهای ایرانی به مذاکره مجدد درباره برجام و هزینههایی که ایالات متحده باید برای این مذاکرات بپردازد، گفت: «چیزی که درباره مذاکرهکنندگان ایرانی میدانم این است که آنها بسیار جدی و سخت هستند. آنها قبل از هرگونه مذاکره با دولت جدید، تاجای ممکن خواستههای خود را روی میز خواهند گذاشت.»
در همین حال روزنامه امریکایی نیویورک تایمز هم در گزارشی درباره بازگشت امریکا به برجام و مشکلات و موانع آن نوشت که «دونالد ترامپ» در حال اعمال تحریمهای بیشتر و سختتری علیه ایران است که معکوس کردن این تحریمها دشوار به نظر میرسد. نیویورک تایمز در بخشی از این یادداشت با اشاره به درخواست ایران برای بازگشت واشنگتن به توافق هستهای افزود: ایران میگوید که واشنگتن باید بهطور کامل به برجام بازگردد و پس از آن ایران به تعهدات خود ذیل این توافق باز خواهد گشت. این روزنامه امریکایی با بیان اینکه بازگشت به برجام در حرف ساده اما در عمل به این راحتی نیست به نقل از منابعی دیپلماتیک مدعی شد که «عباس عراقچی» معاون وزیر خارجه ایران پس از انتخابات امریکا تلاش کرده از طریق واسطههایی این پیام را به «جو بایدن» رئیس جمهوری منتخب منتقل کند که امریکا قبل از شروع هرگونه مذاکره باید بدون پیششرط به برجام بازگردد.
نیویورک تایمز به نقل از همین منابع نوشته، ایران مایل به توقف موقت غنیسازی اورانیوم یا کاهش سطح ذخایر اورانیوم خود نیست. این دیپلماتها میگویند ایران زمانی به تعهدات کامل خود بازخواهد گشت که امریکا به تعهدات خود بازگردد. با این وجود، این روزنامه امریکایی در ادامه گزارش داده است که تیم جو بایدن هیچ پیامی از طرف ایرانی دریافت نکرده است. به گفته آنها رسیدگی به برجام بعد از مراسم تحلیف بایدن انجام خواهد شد.
پاسخ ایران به بیانیه تروئیکای اروپایی
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به بیانیه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه در خصوص همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، ضمن محکوم کردن این مواضع غیرمسئولانه گفت از سه کشور اروپایی انتظار میرود که به جای فرافکنی سیاسی، در جهت پایبندی کامل به تعهداتشان طبق برجام و مصوبات کمیسیون مشترک اقدام نمایند و به اجرای کامل برجام برگردند. سخنگوی وزارت امور خارجه در ادامه به خروج ایالات متحده از برجام و اعمال مجدد تحریمها و تداوم بدعهدی اروپا در زمینه انتفاع اقتصادی ایران از رفع تحریمهای تعهد شده در برجام اشاره کرد و افزود که ایران طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام گامهای هستهای را برداشته که کاملاً منطبق با برجام است و همواره تأکید داشته که در صورت اجرای کامل برجام از سوی طرفهای مقابل، بازگشت پذیر خواهند بود.
همزمان با این موضعگیری هم «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه و « وانگ یی»، وزیر خارجه چین در گفت وگویی تلفنی درخصوص مسائل مهم بینالمللی ازجمله مسأله حفظ برجام گفت و گو کرده و بر لزوم حفظ این توافق و حل و فصل وضعیت پیچیده جاری پیرامون آن تأکید کردند. چین و روسیه از طرفهای برجام هستند که برخلاف کشورهای غربی با تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران مخالفت میکنند و خواهان اقدامات عملی برای حفظ این توافق بینالمللی و اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درباره برنامه هستهای ایران هستند.
تأکید دو عضو غیر اروپایی برجام بر حفظ این توافق در حالی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان اخیراً در گفتوگو با روزنامه ایران یادآور شد که امریکا هنوز عضو سازمان ملل متحد است و اگر تعهدات خود را آنطور که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت آمده است، بدون هیچ پیش شرطی اجرا کند، ایران هم تعهدات خود را ذیل برجام اجرا میکند. ظریف البته این را هم اضافه کرد که اگر امریکا بعد از اجرای تعهداتش در قالب این قطعنامه مایل به برگشت به توافق هستهای باشد، آن وقت باید با ایران درباره نحوه انجام این بازگشت مذاکره کند.
درخواست دوباره تروئیکای اروپایی از ایران
این در حالی است که فرانسه، آلمان و انگلیس با وجود ناکامی در تحقق منافع اقتصادی ایران بعد از خروج یکجانبه امریکا از برجام دو روز پیش با صدور بیانیهای مدعی شدند که ایران توافق هستهای را نقض کرده است.
این 3 کشور اروپایی در بیانیه خود که خطاب به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر شده است، مدعی شدهاند که علیرغم تلاشهای مبتنی بر «حسن نیت» آنها، ایران اقدامات متعددی در نقض این توافق انجام داده است. آنها همچنین از حسن نیت خود برای حفظ برجام سخن گفتهاند و به تلاشهای ناکام خود از جمله ایجاد ساز و کار مالی اینستکس و تلاشهایی اضافی جهت مجاز کردن تجارت مشروع با ایران اشاره کردهاند.
سه کشور اروپایی در ادامه مدعی شدهاند: «با وجود این، علیرغم این تلاشهای مبتنی بر حسن نیت، ایران اکنون یک سال و نیم است که مرتکب اقدامات متعددی در نقض جدی تعهدات هستهای خود شده است. ما کماکان بهشدت از اقدامات ایران که در حال تهی کردن توافق از مزایای اصلی آن در زمینه منع اشاعه است نگرانیم.» آنها در ادامه خواستار بازگشت ایران به اجرای تعهدات برجامی خود شدهاند. همزمان با صدور این بیانیه بود که «بن والاس» وزیر دفاع انگلیس در گفتوگو با شبکه «اسکای نیوز» هم از ایالات متحده درخواست کرد تا از برجام حمایت کند. ادعای نقض برجام از سوی ایران به گامهای کشورمان برای کاهش تعهدات برجامی خود اشاره دارد که در واکنش به عدم انجام تعهدات اروپاییها در تأمین منافع ایران و در پی خروج امریکا از برجام انجام شده است. با این حال مقامات مسئول کشورمان بارها تأکید کردهاند در صورت انجام تعهدات طرف مقابل و تأمین منافع ایران، تهران هم بلافاصله به انجام تعهدات خود برمیگردد.
کمی بعد از درخواست اروپا از ایران برای اجرای همه تعهدات برجامیاش، «الیوت آبرامز»، نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران در مصاحبهای با «الشرقالاوسط» مدعی شده که کشورهای اروپایی خواستار تمدید «بندهای زوالپذیر برجام» هستند. منظور از «بندهای زوالپذیر» در برجام که با نام «بندهای غروب آفتاب» هم شناخته میشود بندهایی در توافق هستهای است که محدودیتهای تعریفشده ذیل آنها برای فعالیتهای هستهای ایران بعد از دورههای زمانی مشخص منقضی میشوند. این مقام امریکایی در حالی چنین ادعایی را مطرح کرده است که پیشتر این درخواست از سوی دونالد ترامپ با هدف مذاکره مجدد درباره برجام مطرح شده بود.
وندی شرمن: مذاکره مجدد درباره برجام دشوار است
در پی اعلام مواضع ایران و تأکید مقامهای اروپایی مبنی بر لغو بدون پیششرط تحریمها از سوی امریکا، «وندی شرمن» مسئول وقت تیم مذاکرهکننده امریکا در مذاکرات هستهای هم در گفتوگویی با یک شبکه رادیویی بینالمللی تصریح کرد که در دوران ریاست جمهوری «جو بایدن»، مذاکره مجدد درخصوص توافق هستهای یک کار دشوار و سخت خواهد بود.
شرمن در ارتباط با واکنش مقامهای ایرانی به مذاکره مجدد درباره برجام و هزینههایی که ایالات متحده باید برای این مذاکرات بپردازد، گفت: «چیزی که درباره مذاکرهکنندگان ایرانی میدانم این است که آنها بسیار جدی و سخت هستند. آنها قبل از هرگونه مذاکره با دولت جدید، تاجای ممکن خواستههای خود را روی میز خواهند گذاشت.»
در همین حال روزنامه امریکایی نیویورک تایمز هم در گزارشی درباره بازگشت امریکا به برجام و مشکلات و موانع آن نوشت که «دونالد ترامپ» در حال اعمال تحریمهای بیشتر و سختتری علیه ایران است که معکوس کردن این تحریمها دشوار به نظر میرسد. نیویورک تایمز در بخشی از این یادداشت با اشاره به درخواست ایران برای بازگشت واشنگتن به توافق هستهای افزود: ایران میگوید که واشنگتن باید بهطور کامل به برجام بازگردد و پس از آن ایران به تعهدات خود ذیل این توافق باز خواهد گشت. این روزنامه امریکایی با بیان اینکه بازگشت به برجام در حرف ساده اما در عمل به این راحتی نیست به نقل از منابعی دیپلماتیک مدعی شد که «عباس عراقچی» معاون وزیر خارجه ایران پس از انتخابات امریکا تلاش کرده از طریق واسطههایی این پیام را به «جو بایدن» رئیس جمهوری منتخب منتقل کند که امریکا قبل از شروع هرگونه مذاکره باید بدون پیششرط به برجام بازگردد.
نیویورک تایمز به نقل از همین منابع نوشته، ایران مایل به توقف موقت غنیسازی اورانیوم یا کاهش سطح ذخایر اورانیوم خود نیست. این دیپلماتها میگویند ایران زمانی به تعهدات کامل خود بازخواهد گشت که امریکا به تعهدات خود بازگردد. با این وجود، این روزنامه امریکایی در ادامه گزارش داده است که تیم جو بایدن هیچ پیامی از طرف ایرانی دریافت نکرده است. به گفته آنها رسیدگی به برجام بعد از مراسم تحلیف بایدن انجام خواهد شد.
پاسخ ایران به بیانیه تروئیکای اروپایی
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به بیانیه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه در خصوص همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، ضمن محکوم کردن این مواضع غیرمسئولانه گفت از سه کشور اروپایی انتظار میرود که به جای فرافکنی سیاسی، در جهت پایبندی کامل به تعهداتشان طبق برجام و مصوبات کمیسیون مشترک اقدام نمایند و به اجرای کامل برجام برگردند. سخنگوی وزارت امور خارجه در ادامه به خروج ایالات متحده از برجام و اعمال مجدد تحریمها و تداوم بدعهدی اروپا در زمینه انتفاع اقتصادی ایران از رفع تحریمهای تعهد شده در برجام اشاره کرد و افزود که ایران طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام گامهای هستهای را برداشته که کاملاً منطبق با برجام است و همواره تأکید داشته که در صورت اجرای کامل برجام از سوی طرفهای مقابل، بازگشت پذیر خواهند بود.
برخورد با عاملان تخریب و دلجویی از مصدوم
حاشیههای تخریب آلونک زن هرمزگانی
شیما جهانبخش
خبرنگار
طی دو روز گذشته تخریب خانهای در محله اسلام آباد بندرعباس و بهدنبال آن خودسوزی زن ۳۵ ساله احساسات جامعه را جریحه دار کرد البته آن طور که مسئولان استانی میگویند این اتاقک در حریم بستر رودخانه در زمینی با کاربری فضای سبز ساخته شده است.
«اسماعیل موحدینژاد»، معاون خدمات شهری شهرداری بندرعباس در این زمینه به «ایران» میگوید: روز چهارشنبه از طریق سامانه ۱۳۷ به شهرداری اطلاع داده شد که خانوادهای در بستر رودخانهای که در مسیر دریاچه ۲۲ بهمن قرار دارد اقدام به ساخت اتاقک کردهاند. مأموران شهرداری هم برای رسیدگی به این موضوع به آن محل مراجعه میکنند و بعد از چندین بار تذکر اقدام به تخریب اتاقک که کسی هم در آن زندگی نمیکرده میکنند. اما متأسفانه در لحظات تخریب، خانمی ناگهان اقدام به خودسوزی میکند. ایشان در حال حاصر در بخش سوختگی بیمارستان شهید محمدی بستری هستند و دچار ۱۷ درصد سوختگی شده اند. ما پیگیر وضعیت این خانم هستیم و تلاش خواهیم کرد تا از راه قانونی مشکل این خانواده حل شود. دقت کنید که ما این کار را قبل از اینکه فضای جامعه ملتهب شود انجام داده و قول دادهایم در یک فرآیند قانونی مشکل آنها را حل کنیم.
وی با تأکید بر اینکه ساخت و ساز این بنا غیرقانونی بوده است، میافزاید: قبل از تخریب اتاقک بارها تذکر داده شده بود که محل را ترک کنند، زیرا این بنا در منطقه غیرمجاز ساخته شده و تأکید بر تخلیه محل، بیشتر برای امنیت خود این خانواده است. در بررسیها مشخص شده این خانواده دیواره بتونی که برای حفاظت منطقه ساخته شده بود را به اندازه عبور و مرور یک فرد تخریب کرده و شبانه اقدام به ساخت یک اتاقک کردهاند. البته آنطور که مردم محلی میگویند در نزدیکی این اتاقک این خانواده خانهای هم ساختهاند که در آن ساکن هستند.
موحدینژاد خاطرنشان میکند: این زمینها متعلق به اداره راه و شهرسازی بوده و کاربری آن فضای سبز است و هرگونه ساخت و ساز در آن بر اساس قانون تخلف به حساب میآید. براساس اعلام نظر مسئول تخلفات شهرداری این اتاقک محل زندگی نبوده و هیچ سقفی ندارد حتی آب و برق هم نداشته و تنها بهصورت خشک چینی بالا رفته بود. اینکه هدف این خانواده از ساخت این اتاقک چه بوده را باید بررسی کنیم. صحبتهایی وجود دارد که ایشان بارها تصرفاتی داشتهاند اما هنوز این صحبتها تأیید نشده است و البته به این نکته توجه داشته باشید بسیاری از زمین خواران با ایجاد چنین شرایطی زمینه را برای تشویش اذهان عمومی آماده میکنند و بعد از آن زمین را براحتی دخل و تصرف میکنند. در واقع زمین خواران با پرداخت پول به برخی افراد با ایجاد بلوا تلاش میکنند زمینهای عمومی را به نفع خود تصرف کنند.معاون خدمات شهری شهرداری بندرعباس میافزاید: مأموران ما در روش برخورد رفتار مناسبی نداشتند و میتوانستند با رفتار بهتری این کار را انجام دهند اما اصل موضوع این بوده که باید از این کار جلوگیری میشد. همچنین طبق دستور شهردار، تکلیف شده که علاوه بر پرداخت تمام هزینههای درمان با هماهنگی وزارت مسکن و شهرسازی زمینی به این خانواده اهدا شود.
تشکیل پرونده برای متخلفان تخریب خانه در بندرعباس
«مجتبی قهرمانی»، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندرعباس در واکنش به خبر تخریب خانهای در بندرعباس و خودسوزی زن ۳۵ ساله به ایرنا گفت: پرونده قضایی برای متخلفان تشکیل و چگونگی رویداد در دست بررسی است. به سازمانهای حمایتی هم دستور قضایی داده شده است که به این خانواده کمک فوری شود.
دادستان بندرعباس گفت: در این زمینه دستوراتی داده شده است که باید در ۲۴ ساعت بررسی و اقدام شود. این دستورات شامل احضار همه عوامل دخیل در تخریب، اخذ شکایت خانم مصدوم شده و بررسی دلایل ایشان است تا در صورت تمایل به پزشکی قانونی معرفی شود؛ همچنین دستور تحقیق در خصوص نقض حقوق شهروندی از طرف نیروهای شهرداری و رایگان شدن همه خدمات بیمارستانی برای این مصدوم داده شده است.
برخورد جدی با عاملان این تصمیم نادرست
همچنین روابط عمومی استانداری هرمزگان هم اعلام کرد: «فریدون همتی» استاندار هرمزگان با اطلاع از اتفاق رخ داده در تخریب منزل یک زن سرپرست خانوار در بندرعباس توسط عوامل شهرداری و یگان حفاظت اراضی مسکن، ضمن تماس تلفنی فوری با شهردار بندرعباس، با انتقاد از این اقدام، بر برخورد جدی با عاملان این تصمیم نادرست و غیراصولی تأکید کرد.
وی همچنین عنوان داشت: این اقدام افکارعمومی را جریحهدار کرده و در حالی که میشد با برخورد و روش مناسب قانون را درست و صحیح اجرا کرد که متأسفانه، اوج بیتدبیری در این زمینه صورت گرفته و باید عاملان این تصمیم بشدت مورد پیگرد قرار گیرند.
استاندار هرمزگان گفت: هر چند اقدام غیرقانونی در تصرف اراضی ملی نباید صورت گیرد، اما نوع رفتار این چند مأمور شهرداری و بیدقتی و بیتدبیری در این زمینه کاملاً مشهود بوده و چهره کارکنان شهرداری را خدشه دار کردهاند که بنده به جای عاملان این اتفاق از این خانواده و مردم عزیز عذرخواهی میکنم.
خبرنگار
طی دو روز گذشته تخریب خانهای در محله اسلام آباد بندرعباس و بهدنبال آن خودسوزی زن ۳۵ ساله احساسات جامعه را جریحه دار کرد البته آن طور که مسئولان استانی میگویند این اتاقک در حریم بستر رودخانه در زمینی با کاربری فضای سبز ساخته شده است.
«اسماعیل موحدینژاد»، معاون خدمات شهری شهرداری بندرعباس در این زمینه به «ایران» میگوید: روز چهارشنبه از طریق سامانه ۱۳۷ به شهرداری اطلاع داده شد که خانوادهای در بستر رودخانهای که در مسیر دریاچه ۲۲ بهمن قرار دارد اقدام به ساخت اتاقک کردهاند. مأموران شهرداری هم برای رسیدگی به این موضوع به آن محل مراجعه میکنند و بعد از چندین بار تذکر اقدام به تخریب اتاقک که کسی هم در آن زندگی نمیکرده میکنند. اما متأسفانه در لحظات تخریب، خانمی ناگهان اقدام به خودسوزی میکند. ایشان در حال حاصر در بخش سوختگی بیمارستان شهید محمدی بستری هستند و دچار ۱۷ درصد سوختگی شده اند. ما پیگیر وضعیت این خانم هستیم و تلاش خواهیم کرد تا از راه قانونی مشکل این خانواده حل شود. دقت کنید که ما این کار را قبل از اینکه فضای جامعه ملتهب شود انجام داده و قول دادهایم در یک فرآیند قانونی مشکل آنها را حل کنیم.
وی با تأکید بر اینکه ساخت و ساز این بنا غیرقانونی بوده است، میافزاید: قبل از تخریب اتاقک بارها تذکر داده شده بود که محل را ترک کنند، زیرا این بنا در منطقه غیرمجاز ساخته شده و تأکید بر تخلیه محل، بیشتر برای امنیت خود این خانواده است. در بررسیها مشخص شده این خانواده دیواره بتونی که برای حفاظت منطقه ساخته شده بود را به اندازه عبور و مرور یک فرد تخریب کرده و شبانه اقدام به ساخت یک اتاقک کردهاند. البته آنطور که مردم محلی میگویند در نزدیکی این اتاقک این خانواده خانهای هم ساختهاند که در آن ساکن هستند.
موحدینژاد خاطرنشان میکند: این زمینها متعلق به اداره راه و شهرسازی بوده و کاربری آن فضای سبز است و هرگونه ساخت و ساز در آن بر اساس قانون تخلف به حساب میآید. براساس اعلام نظر مسئول تخلفات شهرداری این اتاقک محل زندگی نبوده و هیچ سقفی ندارد حتی آب و برق هم نداشته و تنها بهصورت خشک چینی بالا رفته بود. اینکه هدف این خانواده از ساخت این اتاقک چه بوده را باید بررسی کنیم. صحبتهایی وجود دارد که ایشان بارها تصرفاتی داشتهاند اما هنوز این صحبتها تأیید نشده است و البته به این نکته توجه داشته باشید بسیاری از زمین خواران با ایجاد چنین شرایطی زمینه را برای تشویش اذهان عمومی آماده میکنند و بعد از آن زمین را براحتی دخل و تصرف میکنند. در واقع زمین خواران با پرداخت پول به برخی افراد با ایجاد بلوا تلاش میکنند زمینهای عمومی را به نفع خود تصرف کنند.معاون خدمات شهری شهرداری بندرعباس میافزاید: مأموران ما در روش برخورد رفتار مناسبی نداشتند و میتوانستند با رفتار بهتری این کار را انجام دهند اما اصل موضوع این بوده که باید از این کار جلوگیری میشد. همچنین طبق دستور شهردار، تکلیف شده که علاوه بر پرداخت تمام هزینههای درمان با هماهنگی وزارت مسکن و شهرسازی زمینی به این خانواده اهدا شود.
تشکیل پرونده برای متخلفان تخریب خانه در بندرعباس
«مجتبی قهرمانی»، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندرعباس در واکنش به خبر تخریب خانهای در بندرعباس و خودسوزی زن ۳۵ ساله به ایرنا گفت: پرونده قضایی برای متخلفان تشکیل و چگونگی رویداد در دست بررسی است. به سازمانهای حمایتی هم دستور قضایی داده شده است که به این خانواده کمک فوری شود.
دادستان بندرعباس گفت: در این زمینه دستوراتی داده شده است که باید در ۲۴ ساعت بررسی و اقدام شود. این دستورات شامل احضار همه عوامل دخیل در تخریب، اخذ شکایت خانم مصدوم شده و بررسی دلایل ایشان است تا در صورت تمایل به پزشکی قانونی معرفی شود؛ همچنین دستور تحقیق در خصوص نقض حقوق شهروندی از طرف نیروهای شهرداری و رایگان شدن همه خدمات بیمارستانی برای این مصدوم داده شده است.
برخورد جدی با عاملان این تصمیم نادرست
همچنین روابط عمومی استانداری هرمزگان هم اعلام کرد: «فریدون همتی» استاندار هرمزگان با اطلاع از اتفاق رخ داده در تخریب منزل یک زن سرپرست خانوار در بندرعباس توسط عوامل شهرداری و یگان حفاظت اراضی مسکن، ضمن تماس تلفنی فوری با شهردار بندرعباس، با انتقاد از این اقدام، بر برخورد جدی با عاملان این تصمیم نادرست و غیراصولی تأکید کرد.
وی همچنین عنوان داشت: این اقدام افکارعمومی را جریحهدار کرده و در حالی که میشد با برخورد و روش مناسب قانون را درست و صحیح اجرا کرد که متأسفانه، اوج بیتدبیری در این زمینه صورت گرفته و باید عاملان این تصمیم بشدت مورد پیگرد قرار گیرند.
استاندار هرمزگان گفت: هر چند اقدام غیرقانونی در تصرف اراضی ملی نباید صورت گیرد، اما نوع رفتار این چند مأمور شهرداری و بیدقتی و بیتدبیری در این زمینه کاملاً مشهود بوده و چهره کارکنان شهرداری را خدشه دار کردهاند که بنده به جای عاملان این اتفاق از این خانواده و مردم عزیز عذرخواهی میکنم.
بیست و هشتمین دوره هفته کتاب با میزبانی از «پاییزه کتاب» و «روز کتابگردی» پایان یافت
ضرورت حمایت از کتابفروشی محلهها
مریم شهبازی
خبرنگار
بیست و هشتمین دوره هفته کتاب هم پایان یافت، آنهم در شرایطی متفاوت از همهسالهای برپاییاش. محدودیتهای کرونایی در کنار همه مشکلاتی که سبب شده تلنگری نیز برای همه، اعم از مسئولان فرهنگی و حتی مخاطبان کتاب به همراه داشته؛ اینکه در انطباق با رهاوردهای دنیای تکنولوژی بهشتاب بیشتری و البته برنامهریزیهای دقیقتری نیازمند هستیم تا دیگر با غافلگیریهای اینچنینی روبهرو نشویم.
انتقال برنامههای فرهنگی از دنیای فیزیکی به مجازی
البته همانطور که میدانید این اتفاقی نیست که تنها ما ایرانیان با آن روبهرو شده باشیم؛ همه کشورها با برخورداری از هر سطحی از پیشرفت ماههاست که بهنوعی با این محدودیتهای کرونایی دستوپنجه نرم میکنند. مصداق مهم فرهنگیاش را باید عرصه کتاب دانست که به بهرهمندی هرچه بیشتر از فضای مجازی انجامید. از جمله تأثیری که در چگونگی برگزاری ویژهبرنامههای نشستهای خاص این هفته شاهد بودیم که اغلب از طریق فضای مجازی پخش شدند. حتی هشتگ «#من_هم_میآیم» کتابگردی سالهای گذشته هم بنا بر ضرورتهای رعایت پروتکلهای بهداشتی هفتمین دوره برپاییاش به «#درخانه_میمانیم» تغییر کرد. البته برای جلوگیری از محروم شدن علاقهمندان مطالعه و کمک به تحقق یکی از اهداف اصلی برگزاری این روز که همان بحث رونق بخشیدن به کتابفروشیهاست طی هماهنگیهای شکلگرفته کتابهای خریداری شده رایگان به خانه تهرانیها ارسال شد. اتفاقی که به شکلهای دیگر در برخی از استانهای کشورمان هم شاهد بودیم.
وعده تسویه حساب دو هفتهای با کتابفروشان
با هدف حمایت از فعالان نشر و مخاطبان در شرایط فعلی نهتنها در تابستانه کتاب شاهد صرف بودجه بیشتر و از سویی تسویهحساب سریعتر با کتابفروشان بودیم، پاییزه کتاب هم با افزایش یارانه بیشتری روبهرو شد که بودجهاش 4 میلیارد تومان اعلام شد، برابر با امکان خرید 200 هزارتومانی برای هر نفر که با در نظر گرفتن تخفیف 20 درصدی برابر با 40 هزار تومان میشد. آنطور که ایوب دهقانکار، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مؤسسه مجری برگزاری طرحهای تخفیف فصلی در گفتوگو با «ایران» اعلام کرده؛ از آنجایی که بنای این طرحهای تخفیف فصلی بر حمایت از کتابفروشان است بنا شده تا نهایت دو هفته بعد از اتمام پاییزه کتاب با 848 کتابفروش عضو تسویهحساب شود. ما به ازای تخفیف 20 درصدی این طرح در خرید کتابهای عمومی، کودک و نوجوان و همچنین دانشگاهی از سوی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به کتابفروشان پرداخت میشود. البته روز کتابگردی، همچون دورههای قبل برخی کتابفروشان درصد بیشتری به این تخفیف از سوی خود اضافه کردند که در برخی موارد آن را از 20 درصد به 30 درصد رساند. اما حتی حالا که هفته کتاب و روز کتابگردی به پایان رسیده نباید این نکته را فراموش کنیم حالا که با محدودیتهای رفتوآمدی روبهرو شدهایم و اغلبمان خرید کتابهای موردنظرمان را از طریق فضای مجازی انجام میدهیم از کتابفروشیهای محلههایمان غفلت نکنیم. با توجه به شرایطی که طی ماههای شیوع کرونا رقم خورده بخشی از کتابفروشیها دست به راهاندازی صفحه فروش خاص خود در فضای مجازی و حتی شبکههای اجتماعی زدهاند. آنهایی هم که هنوز از چنین امکانی برخوردار نشدهاند برای علاقهمندان شرایط خرید تلفنی را در نظر گرفتهاند. بنابراین همانطور که هومان حسن، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم در خلال گفتوگویی که با او داشتهایم از مردم درخواست کرده حواسمان باشد با خرید از سایتهای غیرمجاز فروش کتاب حیات کتابفروشیها رابه خطر نیندازیم. اغلب کتابفروشیهایی که طی ماههای اخیر ناچار به تعطیلی شدهاند سرمایههایی هستند که دیگر امکان بازگشت آنها به عرصه فرهنگ فراهم نیست؛ پس همانطور که این روزها بارها تأکید شده نگذاریم چراغ کتابفروشیها خاموش شود.
خبرنگار
بیست و هشتمین دوره هفته کتاب هم پایان یافت، آنهم در شرایطی متفاوت از همهسالهای برپاییاش. محدودیتهای کرونایی در کنار همه مشکلاتی که سبب شده تلنگری نیز برای همه، اعم از مسئولان فرهنگی و حتی مخاطبان کتاب به همراه داشته؛ اینکه در انطباق با رهاوردهای دنیای تکنولوژی بهشتاب بیشتری و البته برنامهریزیهای دقیقتری نیازمند هستیم تا دیگر با غافلگیریهای اینچنینی روبهرو نشویم.
انتقال برنامههای فرهنگی از دنیای فیزیکی به مجازی
البته همانطور که میدانید این اتفاقی نیست که تنها ما ایرانیان با آن روبهرو شده باشیم؛ همه کشورها با برخورداری از هر سطحی از پیشرفت ماههاست که بهنوعی با این محدودیتهای کرونایی دستوپنجه نرم میکنند. مصداق مهم فرهنگیاش را باید عرصه کتاب دانست که به بهرهمندی هرچه بیشتر از فضای مجازی انجامید. از جمله تأثیری که در چگونگی برگزاری ویژهبرنامههای نشستهای خاص این هفته شاهد بودیم که اغلب از طریق فضای مجازی پخش شدند. حتی هشتگ «#من_هم_میآیم» کتابگردی سالهای گذشته هم بنا بر ضرورتهای رعایت پروتکلهای بهداشتی هفتمین دوره برپاییاش به «#درخانه_میمانیم» تغییر کرد. البته برای جلوگیری از محروم شدن علاقهمندان مطالعه و کمک به تحقق یکی از اهداف اصلی برگزاری این روز که همان بحث رونق بخشیدن به کتابفروشیهاست طی هماهنگیهای شکلگرفته کتابهای خریداری شده رایگان به خانه تهرانیها ارسال شد. اتفاقی که به شکلهای دیگر در برخی از استانهای کشورمان هم شاهد بودیم.
وعده تسویه حساب دو هفتهای با کتابفروشان
با هدف حمایت از فعالان نشر و مخاطبان در شرایط فعلی نهتنها در تابستانه کتاب شاهد صرف بودجه بیشتر و از سویی تسویهحساب سریعتر با کتابفروشان بودیم، پاییزه کتاب هم با افزایش یارانه بیشتری روبهرو شد که بودجهاش 4 میلیارد تومان اعلام شد، برابر با امکان خرید 200 هزارتومانی برای هر نفر که با در نظر گرفتن تخفیف 20 درصدی برابر با 40 هزار تومان میشد. آنطور که ایوب دهقانکار، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مؤسسه مجری برگزاری طرحهای تخفیف فصلی در گفتوگو با «ایران» اعلام کرده؛ از آنجایی که بنای این طرحهای تخفیف فصلی بر حمایت از کتابفروشان است بنا شده تا نهایت دو هفته بعد از اتمام پاییزه کتاب با 848 کتابفروش عضو تسویهحساب شود. ما به ازای تخفیف 20 درصدی این طرح در خرید کتابهای عمومی، کودک و نوجوان و همچنین دانشگاهی از سوی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به کتابفروشان پرداخت میشود. البته روز کتابگردی، همچون دورههای قبل برخی کتابفروشان درصد بیشتری به این تخفیف از سوی خود اضافه کردند که در برخی موارد آن را از 20 درصد به 30 درصد رساند. اما حتی حالا که هفته کتاب و روز کتابگردی به پایان رسیده نباید این نکته را فراموش کنیم حالا که با محدودیتهای رفتوآمدی روبهرو شدهایم و اغلبمان خرید کتابهای موردنظرمان را از طریق فضای مجازی انجام میدهیم از کتابفروشیهای محلههایمان غفلت نکنیم. با توجه به شرایطی که طی ماههای شیوع کرونا رقم خورده بخشی از کتابفروشیها دست به راهاندازی صفحه فروش خاص خود در فضای مجازی و حتی شبکههای اجتماعی زدهاند. آنهایی هم که هنوز از چنین امکانی برخوردار نشدهاند برای علاقهمندان شرایط خرید تلفنی را در نظر گرفتهاند. بنابراین همانطور که هومان حسن، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم در خلال گفتوگویی که با او داشتهایم از مردم درخواست کرده حواسمان باشد با خرید از سایتهای غیرمجاز فروش کتاب حیات کتابفروشیها رابه خطر نیندازیم. اغلب کتابفروشیهایی که طی ماههای اخیر ناچار به تعطیلی شدهاند سرمایههایی هستند که دیگر امکان بازگشت آنها به عرصه فرهنگ فراهم نیست؛ پس همانطور که این روزها بارها تأکید شده نگذاریم چراغ کتابفروشیها خاموش شود.
برندگان شکست تحریم
علی ربیعی
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
رئیـــــس مؤســـــــسه بیــــماریها عفونــی امریکا مـــــیگوید او درک میکند که مردم امریکا از وضعیت کرونایی کشـــــــورش خسته شـــدهاند اما باید کمی بیشتر صبر کرده و به مبارزه با کرونا ادامه دهند تا واکسن آماده توزیع شود. دکتر فائوچی مبارزه با کرونا را به یک نبرد نظامی تشبیه کرده و خطاب به جامعه امریکا میگوید وقتی شما در حال نبرد هستید و سواره نظامها به پیشروی خود ادامه میدهند شما تیراندازی را متوقف نمیکنید، به نبرد و پیشروی ادامه میدهید.
وقتی سخنان فائوچی را ملاحظه کردم، به نظرم رسید کاربرد استعاره «نبرد نظامی» برای مبارزه با کرونا فرصتی به دست میدهد تا با شرایط ایران امروز در امتداد افق امکانات همین استعاره پیش برویم: فائوچی در امریکا این سخن را میگوید یعنی در کشوری که با تکیه بر برترین ثروت جهانی خود یارانههای میلیارد دلاری به امر مبارزه با کرونا اختصاص داده و شهروندان آن کشور میتوانند تا ماهانه بیش از هزار دلار، از کمکهای جبرانی در جیب داشته باشند. البته او نگفت جنگ ضد کرونایی در کشوری که امریکا معیشت، سلامت و اقتصاد مردمش را به نحو توأمان در معرض تهاجم قرار داده به چه معناست. به این میاندیشم اگر فائوچی میگوید من میدانم مردم امریکا از کرونا خسته شدهاند، مردم ایران سالها با رنج تحریم و در یکسال اخیر هم با دو رنج همپوشان روبهرو بودهاند. مردم خسته ولی با همه کاستیها و گلایهها و اعتراضها همچنان در چارچوب دفاع از ایران ایستادهاند و در دوران آغاز شکست فشار حداکثری و تروریسم اقتصادی، انتظار فرداهای بهتر برای خود و فرزندانشان حق آنهاست. ما در کشور خودمان در همان حال که در معرض تهاجم وحشیانه کرونا قرار داریم با نوعی وحشیگری مضاعف مواجه هستیم که در قالب جنگ و ترور هوشمند اقتصادی عمل میکند. به طور عجیبی جریان مسلط رسانهای تحریمگر و متحدان منطقهایاش تحت بهانه ایدئولوژیک امنیت و لیبرالیسم جهانی، و از سویی عدهای نیز در داخل کشورمان با منفعتبینی کوتاهمدت در پس شعار ایدئولوژیک امریکاییگرا بودن دولت و هر کسی که صحبت از تعامل جهانی میکند، تلاش میکنند واقعیت این جنگ چندجانبه و ترکیبی برضد مردم ایران را انکار کنند و دردناکتر اینکه چنین اقدام ناپسندی را بهخاطر سیاستورزیهای داخلی و رقابتهای جناحی و احتمالاً انتخاباتی انجام میدهند. تصور کنید در سالهای اشغالگری ارتش بعث عراق اگر واقعیت اشغال را انکار کرده بودیم آیا هرگز آبادان از حصر خارج میشد و خرمشهر آزاد میشد؟ اگر رویکرد انکارگرایانه در پیش میگرفتیم چه کسی میتوانست مردم میهن ما را برای رهایی از «خرمشهر اشغال نشده» بسیج کند؟!
این در حالی است که دولت در تمام این مدت و در حالی که سپر خود را هرگز در دفاع از معیشت و سلامت مردم و در نبردی بیامان با تحریم و کرونا زمین نینداخته، حملات زهرآلودی که از پشت انجام شده را هم تحمل کرده و برای مصالح ملی و نیز بیشتر تلخ نشدن کام جامعه، کام برنکشیده است.
استراتژی دولت در ماهها و سالهای گذشته، چهار مرحله داشت: اول، دور زدن تحریمها برای تقویت خط مقدم مبارزه با کرونا و حمایت از اقتصاد ملی، دوم، بیاعتبار کردن فلسفه وجودی «فشار حداکثری» از راه اعتبار بخشیدن به تابآوری ملی و تأثیرناپذیر کردن اراده دولت در تأمین معیشت و تضمین سلامت مردم. سوم، تضعیف رژیم تحریمهای یکجانبه با کمک دیپلماسی چندجانبه. چهارم، برگشتناپذیر کردن یا حداقل پرهزینه کردن اعمال دوباره تحریمها در آینده. ما تاکنون دو مرحله سخت را پشت سر گذاشتهایم و باید مصمم باشیم که این استراتژی را تا آخرین مرحله به پایان ببریم. این نه تنها استراتژی دولت که محمل امید مردم هم هست؛ امیدی که هرگونه تلاش برای از میان بردن آن کمتر از جفا به مردم نیست. من اساساً نمیدانم و نمیفهمم که چگونه عدهای از نتیجه انتخابات امریکا حتی داغتر از طرفداران کاندیدای شکستخورده نگران بودند و برخی او را با اسطورههای مذهبی ما هم شبیهسازی کردند!! متأسفانه تاکنون و در راه پشتسر گذاشتن دو مرحله نخست، گویی عدهای ناخواسته دستان آتشنشانها برای خاموش کردن آتشی که دشمن به خانه ما انداخته بود، را میبستند. در این دوره همه ما فقط با کرونا درحال نبرد نبودیم بلکه با هیولایی به نام جنگ اقتصادی و معیشتی مواجه بودیم که هنوز در آبراهههای آزاد جهان کشیک میدهد تا مانع دسترسی ایران به حقوق تجاری خود شود؛ هیولایی که در جهان مالی نیز جولان میدهد و در همان حال از کمک کسانی که از سر ناآگاهی راهبردی وارد بازی نادیدهانگاری تحریم و خود تحریمی شدهاند بیبهره نیست. جریان تحریم و جریان نادیدهپنداری جنگ اقتصادی به رغم تضادی که با یکدیگر دارند حتی در قضیه محدودسازی دسترسی به بانکها و نظام مالی جهانی در برخی موارد عملکرد واحدی دارند.
اکنون اما در آستانه مرحله سوم و فرصتی که شاید برای تضعیف جنگ اقتصادی با تأکید بر مواضع اصولی ایران و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه فراهم شده باشد، نیاز به حمایت از دولت مستقر دارد و ما نباید با اهداف کوتاهمدت سیاسی احساس کنیم پیروزی دولت در این عرصه به زیان گروهی خواهد بود. به نظر من برندگان اصلی مردم خواهند بود و هیچ برندهای در ساختار سیاسی نخواهیم داشت. باید تا امروز آموخته باشیم که زخمی کردن دولتی که به مثابه سرباز در کنار مردم در حال نبرد با مصایب ملت است، نتیجهای جز آسیب رساندن به مردم نخواهد داشت. قطعاً دولت صبورانه بر مسیر درستی که از ابتدا در آن گام گذاشته بود، اصرار خواهد کرد و پاداش شکیبایی به مراتب بیشتر مردم را در این سالهای سخت تدارک میبیند؛ پاداشی که بازگشت به زندگی عادی اقتصادی و سلامت کمترین حد آن است و اگر روزی موفق به این کار شود، نه تنها دولت بلکه همه قوا، ارکان و نهادها نیز در آن سهم انکارناپذیری خواهند داشت و برنده نهایی نیز مردم خواهند بود. تلاش همه ما باید به خاطر مردمی باشد که رنج و درد تحریم و نگرانی کرونا را توأمان تحمل کردهاند.
دستیارارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
رئیـــــس مؤســـــــسه بیــــماریها عفونــی امریکا مـــــیگوید او درک میکند که مردم امریکا از وضعیت کرونایی کشـــــــورش خسته شـــدهاند اما باید کمی بیشتر صبر کرده و به مبارزه با کرونا ادامه دهند تا واکسن آماده توزیع شود. دکتر فائوچی مبارزه با کرونا را به یک نبرد نظامی تشبیه کرده و خطاب به جامعه امریکا میگوید وقتی شما در حال نبرد هستید و سواره نظامها به پیشروی خود ادامه میدهند شما تیراندازی را متوقف نمیکنید، به نبرد و پیشروی ادامه میدهید.
وقتی سخنان فائوچی را ملاحظه کردم، به نظرم رسید کاربرد استعاره «نبرد نظامی» برای مبارزه با کرونا فرصتی به دست میدهد تا با شرایط ایران امروز در امتداد افق امکانات همین استعاره پیش برویم: فائوچی در امریکا این سخن را میگوید یعنی در کشوری که با تکیه بر برترین ثروت جهانی خود یارانههای میلیارد دلاری به امر مبارزه با کرونا اختصاص داده و شهروندان آن کشور میتوانند تا ماهانه بیش از هزار دلار، از کمکهای جبرانی در جیب داشته باشند. البته او نگفت جنگ ضد کرونایی در کشوری که امریکا معیشت، سلامت و اقتصاد مردمش را به نحو توأمان در معرض تهاجم قرار داده به چه معناست. به این میاندیشم اگر فائوچی میگوید من میدانم مردم امریکا از کرونا خسته شدهاند، مردم ایران سالها با رنج تحریم و در یکسال اخیر هم با دو رنج همپوشان روبهرو بودهاند. مردم خسته ولی با همه کاستیها و گلایهها و اعتراضها همچنان در چارچوب دفاع از ایران ایستادهاند و در دوران آغاز شکست فشار حداکثری و تروریسم اقتصادی، انتظار فرداهای بهتر برای خود و فرزندانشان حق آنهاست. ما در کشور خودمان در همان حال که در معرض تهاجم وحشیانه کرونا قرار داریم با نوعی وحشیگری مضاعف مواجه هستیم که در قالب جنگ و ترور هوشمند اقتصادی عمل میکند. به طور عجیبی جریان مسلط رسانهای تحریمگر و متحدان منطقهایاش تحت بهانه ایدئولوژیک امنیت و لیبرالیسم جهانی، و از سویی عدهای نیز در داخل کشورمان با منفعتبینی کوتاهمدت در پس شعار ایدئولوژیک امریکاییگرا بودن دولت و هر کسی که صحبت از تعامل جهانی میکند، تلاش میکنند واقعیت این جنگ چندجانبه و ترکیبی برضد مردم ایران را انکار کنند و دردناکتر اینکه چنین اقدام ناپسندی را بهخاطر سیاستورزیهای داخلی و رقابتهای جناحی و احتمالاً انتخاباتی انجام میدهند. تصور کنید در سالهای اشغالگری ارتش بعث عراق اگر واقعیت اشغال را انکار کرده بودیم آیا هرگز آبادان از حصر خارج میشد و خرمشهر آزاد میشد؟ اگر رویکرد انکارگرایانه در پیش میگرفتیم چه کسی میتوانست مردم میهن ما را برای رهایی از «خرمشهر اشغال نشده» بسیج کند؟!
این در حالی است که دولت در تمام این مدت و در حالی که سپر خود را هرگز در دفاع از معیشت و سلامت مردم و در نبردی بیامان با تحریم و کرونا زمین نینداخته، حملات زهرآلودی که از پشت انجام شده را هم تحمل کرده و برای مصالح ملی و نیز بیشتر تلخ نشدن کام جامعه، کام برنکشیده است.
استراتژی دولت در ماهها و سالهای گذشته، چهار مرحله داشت: اول، دور زدن تحریمها برای تقویت خط مقدم مبارزه با کرونا و حمایت از اقتصاد ملی، دوم، بیاعتبار کردن فلسفه وجودی «فشار حداکثری» از راه اعتبار بخشیدن به تابآوری ملی و تأثیرناپذیر کردن اراده دولت در تأمین معیشت و تضمین سلامت مردم. سوم، تضعیف رژیم تحریمهای یکجانبه با کمک دیپلماسی چندجانبه. چهارم، برگشتناپذیر کردن یا حداقل پرهزینه کردن اعمال دوباره تحریمها در آینده. ما تاکنون دو مرحله سخت را پشت سر گذاشتهایم و باید مصمم باشیم که این استراتژی را تا آخرین مرحله به پایان ببریم. این نه تنها استراتژی دولت که محمل امید مردم هم هست؛ امیدی که هرگونه تلاش برای از میان بردن آن کمتر از جفا به مردم نیست. من اساساً نمیدانم و نمیفهمم که چگونه عدهای از نتیجه انتخابات امریکا حتی داغتر از طرفداران کاندیدای شکستخورده نگران بودند و برخی او را با اسطورههای مذهبی ما هم شبیهسازی کردند!! متأسفانه تاکنون و در راه پشتسر گذاشتن دو مرحله نخست، گویی عدهای ناخواسته دستان آتشنشانها برای خاموش کردن آتشی که دشمن به خانه ما انداخته بود، را میبستند. در این دوره همه ما فقط با کرونا درحال نبرد نبودیم بلکه با هیولایی به نام جنگ اقتصادی و معیشتی مواجه بودیم که هنوز در آبراهههای آزاد جهان کشیک میدهد تا مانع دسترسی ایران به حقوق تجاری خود شود؛ هیولایی که در جهان مالی نیز جولان میدهد و در همان حال از کمک کسانی که از سر ناآگاهی راهبردی وارد بازی نادیدهانگاری تحریم و خود تحریمی شدهاند بیبهره نیست. جریان تحریم و جریان نادیدهپنداری جنگ اقتصادی به رغم تضادی که با یکدیگر دارند حتی در قضیه محدودسازی دسترسی به بانکها و نظام مالی جهانی در برخی موارد عملکرد واحدی دارند.
اکنون اما در آستانه مرحله سوم و فرصتی که شاید برای تضعیف جنگ اقتصادی با تأکید بر مواضع اصولی ایران و تکیه بر دیپلماسی چندجانبه فراهم شده باشد، نیاز به حمایت از دولت مستقر دارد و ما نباید با اهداف کوتاهمدت سیاسی احساس کنیم پیروزی دولت در این عرصه به زیان گروهی خواهد بود. به نظر من برندگان اصلی مردم خواهند بود و هیچ برندهای در ساختار سیاسی نخواهیم داشت. باید تا امروز آموخته باشیم که زخمی کردن دولتی که به مثابه سرباز در کنار مردم در حال نبرد با مصایب ملت است، نتیجهای جز آسیب رساندن به مردم نخواهد داشت. قطعاً دولت صبورانه بر مسیر درستی که از ابتدا در آن گام گذاشته بود، اصرار خواهد کرد و پاداش شکیبایی به مراتب بیشتر مردم را در این سالهای سخت تدارک میبیند؛ پاداشی که بازگشت به زندگی عادی اقتصادی و سلامت کمترین حد آن است و اگر روزی موفق به این کار شود، نه تنها دولت بلکه همه قوا، ارکان و نهادها نیز در آن سهم انکارناپذیری خواهند داشت و برنده نهایی نیز مردم خواهند بود. تلاش همه ما باید به خاطر مردمی باشد که رنج و درد تحریم و نگرانی کرونا را توأمان تحمل کردهاند.
منتقد باش اما مسئولیتپذیر
محمد فاضلی
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
حکومت و دولت وظایف بسیاری - از فراهم کردن امکانات بهداشتی و درمانی تا تأمین مالی و سیاستگذاری اقتصادی درست برای افزایش تابآوری مردم در برابر پیامدهای اقتصادی کرونا - برای حفاظت شهروندان در برابر بیماری کرونا و مدیریت آن برعهده دارند. دولت باید ارائه اطلاعات شفاف، اجماعسازی برای پیشبرد سیاستها و وضع محدودیتهای حسابشده را هم به درستی انجام دهد. اینها که درست انجام نشده باشند، اعتماد عمومی و همراهی مردم با حکومت و دولت برای تبعیت از محدودیتهای وضعشده برای مدیریت بیماری کرونا کاهش مییابد. انکار نمیتوان کرد که همه ملزوماتی که قدرت سیاسی باید فراهم میکرده تا اعتماد و همراهی مردم با محدودیتهای وضعشده برای مدیریت شدت بیماری کرونا در سطح مطلوبی باشد، به درجاتی مهیا نشده یا ناقص انجام شده است. سؤال اما این است که آیا نقصان در عملکرد حکمرانان، بهانه مناسبی برای دست کشیدن از مسئولیت شهروندی است؟ آیا میتوان به بهانه بقیه مشکلات و ایرادات بر سیاست و اقدامات دولت در زمینه مهار کرونا، دست از رعایت محدودیتهای کرونا کشید و راهی سفر شد؟ آیا میتوان با رعایت نکردن محدودیتها جان دیگران، کادر درمان و کسانی را که بهواسطه پیامدهای اقتصادی کرونا بشدت تحت فشار معیشتی هستند، بیش از این به خطر انداخت؟ شهروند مسئول در ایران امروز لازم نیست خودش را گول بزند یا نقصانهای کارکرد حکومت و دولت را نادیده بگیرد یا فکر کند با پذیرفتن مسئولیت شهروندی، به لاپوشانی آن نقصانها کمک میکند. او میتواند به این بیندیشد که در بقیه عرصههای زندگی، در مواجهه با نقصانهایی که حکمرانی پدید آورده، دست از مسئولیتهایش نمیکشد. نقصان نظام آموزشی و ناکامی حکمرانان در زمینهسازی برای ایجاد اشتغال سبب نمیشود شهروند مسئول نسبت به سرنوشت فرزندانش بیتوجه باشد. همراهی برای رعایت محدودیتها و کمک به مدیریت شدت بیماری کرونا هم همین است. ما هیچ مستمسک اخلاقی نداریم تا از تعهد انسانی برای انجام آن دسته کارهایی بگریزیم که قادر به انجامشان هستیم. نقد بر عملکرد گذشته و امروز قدرت سیاسی، معیار اخلاقی و انسانی درستی برای به خطر انداختن جان خود و دیگران نیست.
عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی
حکومت و دولت وظایف بسیاری - از فراهم کردن امکانات بهداشتی و درمانی تا تأمین مالی و سیاستگذاری اقتصادی درست برای افزایش تابآوری مردم در برابر پیامدهای اقتصادی کرونا - برای حفاظت شهروندان در برابر بیماری کرونا و مدیریت آن برعهده دارند. دولت باید ارائه اطلاعات شفاف، اجماعسازی برای پیشبرد سیاستها و وضع محدودیتهای حسابشده را هم به درستی انجام دهد. اینها که درست انجام نشده باشند، اعتماد عمومی و همراهی مردم با حکومت و دولت برای تبعیت از محدودیتهای وضعشده برای مدیریت بیماری کرونا کاهش مییابد. انکار نمیتوان کرد که همه ملزوماتی که قدرت سیاسی باید فراهم میکرده تا اعتماد و همراهی مردم با محدودیتهای وضعشده برای مدیریت شدت بیماری کرونا در سطح مطلوبی باشد، به درجاتی مهیا نشده یا ناقص انجام شده است. سؤال اما این است که آیا نقصان در عملکرد حکمرانان، بهانه مناسبی برای دست کشیدن از مسئولیت شهروندی است؟ آیا میتوان به بهانه بقیه مشکلات و ایرادات بر سیاست و اقدامات دولت در زمینه مهار کرونا، دست از رعایت محدودیتهای کرونا کشید و راهی سفر شد؟ آیا میتوان با رعایت نکردن محدودیتها جان دیگران، کادر درمان و کسانی را که بهواسطه پیامدهای اقتصادی کرونا بشدت تحت فشار معیشتی هستند، بیش از این به خطر انداخت؟ شهروند مسئول در ایران امروز لازم نیست خودش را گول بزند یا نقصانهای کارکرد حکومت و دولت را نادیده بگیرد یا فکر کند با پذیرفتن مسئولیت شهروندی، به لاپوشانی آن نقصانها کمک میکند. او میتواند به این بیندیشد که در بقیه عرصههای زندگی، در مواجهه با نقصانهایی که حکمرانی پدید آورده، دست از مسئولیتهایش نمیکشد. نقصان نظام آموزشی و ناکامی حکمرانان در زمینهسازی برای ایجاد اشتغال سبب نمیشود شهروند مسئول نسبت به سرنوشت فرزندانش بیتوجه باشد. همراهی برای رعایت محدودیتها و کمک به مدیریت شدت بیماری کرونا هم همین است. ما هیچ مستمسک اخلاقی نداریم تا از تعهد انسانی برای انجام آن دسته کارهایی بگریزیم که قادر به انجامشان هستیم. نقد بر عملکرد گذشته و امروز قدرت سیاسی، معیار اخلاقی و انسانی درستی برای به خطر انداختن جان خود و دیگران نیست.
راهکارهای خاص در شرایط بحرانی
محمدقلی یوسفی
اقتصاددان
هرچند بحران کرونا درتمام کشورهای جهان مشاهده میشود، ولی دربرخی از کشورها مانند ایران شرایط دشوارتر است. هم اکنون مردم ایران در شدیدترین تحریمها و محدودیتها به سر میبرند و اقتصاد ایران نیز با انبوهی از مشکلات ساختاری مواجه است.
دراین وضعیت برای مهار کرونا و نجات جان مردم، چارهای جز قرنطینه وجود ندارد، اما دولت و سایر نهادها نیز باید با تمام توان خود وارد میدان شوند و به مردم و کسب و کارها کمک کنند. باید یک هماهنگی جدی میان نهادها و دستگاههای ذیربط ایجاد شود و قاطعانه و به دور ازهرگونه سهلانگاری دوران قرنطینه دو هفتهای یا یک ماهه اجرا شود. درعین حال دولت نیز باید درتأمین معیشت مردم و کسب و کارهایی که دراین دوران آسیب میبینند، اقدام کند. همکاری نزدیک و عملی با نخبگان و مراکز علمی و تخصصی و پزشکی نیز میتواند در تصمیمگیری صحیح کمک بسیار زیادی به تصمیم سازان کند.
درکشورما در شرایط عادی به مردم در قالبهای مختلف یارانه پرداخت میشد و هم اکنون که در یک شرایط بحرانی قرار داریم میباید حمایتها از مردم افزایش یابد. دراین زمینه اعمال معافیتهای مالیاتی که اجرای آن براحتی امکان پذیر است درکنار اعطای تسهیلات بانکی مانند تعویق در پرداخت اقساط ضروری است. همچنین شرکتهای بیمه نیز باید به کمک مردم بیایند و با تحت پوشش قراردادن مردم و بخصوص اقشار کم درآمد از آنها در برابر آسیبهای کرونا حفاظت کنند.
با توجه به ابعاد گسترده زیانهای کرونا به اقتصاد ملی و مردم، حمایتها تنها از عهده دولت برنمی آید و دراین زمینه تمام نهادهای عمومی و بزرگ کشور که دارای منابع مالی هستند باید وارد عمل شوند و با بسیج تمام امکانات و برنامهریزی دقیق زمینه عبور از این شرایط را فراهم کرد.
بهطور معمول در شرایط بحرانی مانند جنگ و همهگیری بیماری مانند کرونا، دولتها باید ملاحظات سیاسی و اقتصادی را کنار بگذارند. طبق اقداماتی که توسط نهادهای علمی دنیا درحال انجام است، انتظار این است که طی دو ماه آینده امکان تولید یک واکسن برای مقابله با کرونا ممکن شود، بنابراین در مدتی که تا تولید واکسن باقی مانده است، دولت و سایر نهادها باید برای حفظ جان مردم از آنها حفاظت و حمایت کنند. دراین زمینه باید بهگونهای عمل شود که هر ایرانی بهصورت ماهانه حداقل دستمزد را دریافت کند تا بتوان از این شرایط دشوار عبور کرد. دراین راستا اعطای کمکهای اندک دردی از مردم دوا نمیکند و باید به گونهای برنامهریزی کرد که مردم بویژه اقشار آسیب پذیربه اندازه حداقل دستمزد دریافتی داشته باشند. بهطور قطع این کمکها بار مالی سنگینی بر دوش دولت خواهد گذاشت که در شرایط اقتصادی فعلی مشکل است، ولی در شرایط بحرانی چاره دیگری وجود ندارد.
با وجود اینکه اکثر کشورها با بحران کرونا مواجهند و اقتصاد آنها آسیب دیده است، اما به هیچ عنوان نمیتوان نسخه واحدی برای تمام یا تعدادی از کشورها نوشت. علم اقتصاد برخلاف سایر علوم که قوانین ثابتی دارند بسته به شرایط و مکان نیاز به تغییر دارد. این درحالی است که برای حل این مسأله مکان کشور ایران و زمان آن یکی از بدترین شرایطی است که از یک سو با تحریم و از سوی دیگر با خسارت های کرونا دست و پنجه نرم میکند. برهمین اساس نمیتوان انتظار داشت، واکنش مردم ایران همانند سایر کشورها باشد چرا که فرهنگ و جایگاه دولت در هر کشوری متفاوت است. درپایان باید به این نکته اشاره کرد که در کشورما همواره با اقدامات دیرهنگام برای حل مشکلات اقدام میکنیم و مسئولان به فوریت از خود واکنش نشان نمیدهند. این درحالی است که اگر واکنش سریعی نسبت به مسائل یا همین مشکل کرونا داشتیم به طور قطع میزان خسارت ها و آسیبهای آن کمتر و امکان مدیریت آن نیز بیشتر فراهم بود. درواقع درهمان ابتدای شیوع ویروس درکشور اگر قرنطینه یک شهر در دستورکار قرار میگرفت ابعاد بحران کرونا به گستردگی امروز نبود. علاوه براین نخبگان و کارشناسان چندان در تصمیم گیریها نقش ندارند و این درحالی است که در سایر کشورها عمده تصمیماتی که درچنین شرایطی اتخاذ میشود با هماهنگی و مشورت نخبگان و کارشناسان است.
اقتصاددان
هرچند بحران کرونا درتمام کشورهای جهان مشاهده میشود، ولی دربرخی از کشورها مانند ایران شرایط دشوارتر است. هم اکنون مردم ایران در شدیدترین تحریمها و محدودیتها به سر میبرند و اقتصاد ایران نیز با انبوهی از مشکلات ساختاری مواجه است.
دراین وضعیت برای مهار کرونا و نجات جان مردم، چارهای جز قرنطینه وجود ندارد، اما دولت و سایر نهادها نیز باید با تمام توان خود وارد میدان شوند و به مردم و کسب و کارها کمک کنند. باید یک هماهنگی جدی میان نهادها و دستگاههای ذیربط ایجاد شود و قاطعانه و به دور ازهرگونه سهلانگاری دوران قرنطینه دو هفتهای یا یک ماهه اجرا شود. درعین حال دولت نیز باید درتأمین معیشت مردم و کسب و کارهایی که دراین دوران آسیب میبینند، اقدام کند. همکاری نزدیک و عملی با نخبگان و مراکز علمی و تخصصی و پزشکی نیز میتواند در تصمیمگیری صحیح کمک بسیار زیادی به تصمیم سازان کند.
درکشورما در شرایط عادی به مردم در قالبهای مختلف یارانه پرداخت میشد و هم اکنون که در یک شرایط بحرانی قرار داریم میباید حمایتها از مردم افزایش یابد. دراین زمینه اعمال معافیتهای مالیاتی که اجرای آن براحتی امکان پذیر است درکنار اعطای تسهیلات بانکی مانند تعویق در پرداخت اقساط ضروری است. همچنین شرکتهای بیمه نیز باید به کمک مردم بیایند و با تحت پوشش قراردادن مردم و بخصوص اقشار کم درآمد از آنها در برابر آسیبهای کرونا حفاظت کنند.
با توجه به ابعاد گسترده زیانهای کرونا به اقتصاد ملی و مردم، حمایتها تنها از عهده دولت برنمی آید و دراین زمینه تمام نهادهای عمومی و بزرگ کشور که دارای منابع مالی هستند باید وارد عمل شوند و با بسیج تمام امکانات و برنامهریزی دقیق زمینه عبور از این شرایط را فراهم کرد.
بهطور معمول در شرایط بحرانی مانند جنگ و همهگیری بیماری مانند کرونا، دولتها باید ملاحظات سیاسی و اقتصادی را کنار بگذارند. طبق اقداماتی که توسط نهادهای علمی دنیا درحال انجام است، انتظار این است که طی دو ماه آینده امکان تولید یک واکسن برای مقابله با کرونا ممکن شود، بنابراین در مدتی که تا تولید واکسن باقی مانده است، دولت و سایر نهادها باید برای حفظ جان مردم از آنها حفاظت و حمایت کنند. دراین زمینه باید بهگونهای عمل شود که هر ایرانی بهصورت ماهانه حداقل دستمزد را دریافت کند تا بتوان از این شرایط دشوار عبور کرد. دراین راستا اعطای کمکهای اندک دردی از مردم دوا نمیکند و باید به گونهای برنامهریزی کرد که مردم بویژه اقشار آسیب پذیربه اندازه حداقل دستمزد دریافتی داشته باشند. بهطور قطع این کمکها بار مالی سنگینی بر دوش دولت خواهد گذاشت که در شرایط اقتصادی فعلی مشکل است، ولی در شرایط بحرانی چاره دیگری وجود ندارد.
با وجود اینکه اکثر کشورها با بحران کرونا مواجهند و اقتصاد آنها آسیب دیده است، اما به هیچ عنوان نمیتوان نسخه واحدی برای تمام یا تعدادی از کشورها نوشت. علم اقتصاد برخلاف سایر علوم که قوانین ثابتی دارند بسته به شرایط و مکان نیاز به تغییر دارد. این درحالی است که برای حل این مسأله مکان کشور ایران و زمان آن یکی از بدترین شرایطی است که از یک سو با تحریم و از سوی دیگر با خسارت های کرونا دست و پنجه نرم میکند. برهمین اساس نمیتوان انتظار داشت، واکنش مردم ایران همانند سایر کشورها باشد چرا که فرهنگ و جایگاه دولت در هر کشوری متفاوت است. درپایان باید به این نکته اشاره کرد که در کشورما همواره با اقدامات دیرهنگام برای حل مشکلات اقدام میکنیم و مسئولان به فوریت از خود واکنش نشان نمیدهند. این درحالی است که اگر واکنش سریعی نسبت به مسائل یا همین مشکل کرونا داشتیم به طور قطع میزان خسارت ها و آسیبهای آن کمتر و امکان مدیریت آن نیز بیشتر فراهم بود. درواقع درهمان ابتدای شیوع ویروس درکشور اگر قرنطینه یک شهر در دستورکار قرار میگرفت ابعاد بحران کرونا به گستردگی امروز نبود. علاوه براین نخبگان و کارشناسان چندان در تصمیم گیریها نقش ندارند و این درحالی است که در سایر کشورها عمده تصمیماتی که درچنین شرایطی اتخاذ میشود با هماهنگی و مشورت نخبگان و کارشناسان است.
روایت ایرانیان از موج جدید قرنطینه در کشورهای مختلف جهان
کره خاکی در قرنطینه
یوسف حیدری
گزارش نویس
کرونا بیش از گذشته میتازد. تاکنون 55 میلیون نفر در دنیا به این ویروس مرگبار گرفتار و بیش از یک میلیون نفر در برابر آن تسلیم شدهاند. این روزها آسمان همه کشورها یک رنگ است و برای این بیماری مرزی نمانده که بدون ویزا و پاسپورت به آن سرک نکشیده باشد. قرنطینه (lockdown) آخرین راه حلی است که بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی برای کنترل این ویروس آغاز کرده اند و در ایران نیز از امروز قرنطینه دو هفتهای آغاز میشود و دولت تلاش میکند با همکاری مردم بتواند ضمن کاهش آمار مبتلایان، از ورود بیماران به بیمارستانها و از فشار بیش از این روی کادر درمان بکاهد. در این میان گروهی از مردم نسبت به اجرای آن ناراضی هستند.
کشور 6 میلیونی لبنان پس از افزایش تعداد مبتلایان به کرونا، قرنطینه 17 روزه را از 24 آبان ماه آغاز کرد. درحالی که مردم این کشور هنوز از شوک انفجار بندر بیروت بیرون نیامده بودند افزایش تعداد مبتلایان به بیش از 100 هزار نفر و جان باختن 800 نفر شوک دیگری بود که باعث شد دولت، همه شهرها را قرنطینه کند. صلاح فحص در بیروت زندگی میکند. او میگوید باز بودن مرزها و سرازیر شدن توریست و مسافر باعث شد آمار مبتلایان به کرونا افزایش پیدا کند: «در کشوری که جمعیت زیادی ندارد ابتلای 2 هزار نفر به کرونا طی 24 ساعت و فوت 13 نفر خیلی ناگوار است. دولت برای کنترل این وضع شهرهای لبنان را قرنطینه کرد و خودروها هم بر اساس پلاک زوج و فرد حق تردد دارند و از پنج عصر تا صبح روز بعد تردد خودروها ممنوع است. همه مغازهها و فروشگاهها بجز فروشگاههای مواد غذایی، دارویی، امدادی و مطبها حق فعالیت ندارند و یکشنبهها نیز همه شهر و مغازهها تعطیل هستند و کسی حق خروج از خانه ندارد. کارخانهها و ادارات با 25 درصد نیرو میتوانند کار کنند. متأسفانه وضعیت اقتصادی لبنان بهدلیل افزایش قیمت دلار زیاد خوب نیست و بعد از انفجار بندر بیروت هم بدتر شده است. مردم قطعاً در قرنطینه با مشکلات مالی زیادی مواجه خواهند شد اما برای سلامتیشان با دولت همکاری میکنند.»
قرنطینه در کشور چک از 22 اکتبر (اول آبان) آغاز شد و پایان آن هنوز مشخص نیست. چک تا چند ماه قبل یکی از کشورهای موفق در کنترل کرونا بود اما از شهریور با بازگشایی مدارس و از سر گرفتن فعالیتها و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی آمار مبتلایان افزایش پیدا کرد. امروز چک با مرگ 100 نفر در شبانه روز و ابتلای بیش از 6 هزار نفر یکی از بدترین کشورهای اروپایی به لحاظ همهگیری کرونا شناخته میشود. شهلا یکی از ایرانیهای ساکن این کشور میگوید: «از 22 اکتبر (اول آبان) قرنطینه کامل در شهرهای مختلف به اجرا درآمد. همه مغازهها تعطیل هستند و مردم فقط برای رفتن به محل کار یا دیدار یکی از اعضای خانواده و خرید مایحتاج میتوانند از خانه خارج شوند و رستورانها هم تا 6 عصر میتوانند بهصورت بیرون بر فعالیت کنند. یکشنبهها همه جا تعطیل است و از 9شب تا پنج صبح قانون منع رفت و آمد اجرا میشود.
فوتبال و هاکی ورزشهای مورد علاقه مردم چک است که بعد از قرنطینه و تعطیلی مسابقات ورزشی، طرفداران این رشتهها به خیابان ریختند و اعتراض کردند. بسیاری از مردم چک از قرنطینه حمایت میکنند ولی از اینکه پایان آن هنوز مشخص نیست ناراضی هستند. با نزدیک شدن به سال نو میلادی فشار مردم روی دولت برای بازگشایی مغازهها و رستورانها زیاد است. آنها میخواهند دولت بهصورت موقت قرنطینه را لغو کند تا بتوانند برای کریسمس خرید کنند.»
افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در کشورهای اتریش و آلمان نیز باعث شد تا دولتهای این دو کشور برای خارج شدن از این وضعیت، شهرهای مختلف را قرنطینه کنند. در اتریش با افزایش تعداد مبتلاها به 10 هزار نفر در یک شبانه روز صدراعظم این کشور دستور داد از 17 نوامبر (27 آبان) قرنطینه سه هفتهای در همه شهرهای این کشور اجرا شود. علی ایرانی ساکن وین پایتخت اتریش معتقد است مسافرتها و بیتوجهی مردم به پروتکلهای بهداشتی و برگزاری میهمانیها باعث شد آمار مبتلایان به کرونا و فوتیها زیاد شود درحالی که چند ماه قبل آمار کشتهها به صفر رسیده بود: «چند روز قبل بعد از ابتلای 10 هزار نفر در یک روز و جان باختن بیش از 30 نفرکه برای کشوری با جمعیت 8 میلیون و 800 هزار نفری بسیار زیاد است، سباستین کورتس صدراعظم اتریش دستور قرنطینه سراسری را صادر کرد. قرنطینه تا 16 آذرماه ادامه خواهد داشت و بجز مشاغل ضروری همه تعطیل هستند. البته دولت 90 درصد حقوق کارکنان را در مدت قرنطینه پرداخت میکند. باز گذاشتن مرزها و سرازیر شدن مسافر در کنار خسته شدن مردم از شرایط، باعث شد آمار مبتلایان بالا برود. مردم اتریش از شرایط قرنطینه رضایت ندارند اما قانونمند هستند. البته بعضی از مردم اتریش که افکار سنتی دارند میگویند اگر واکسن کرونا هم بیاید آن را نمیزنند و معتقدند واکسن برای بدن مضر است.»
این روزها فرانسه در صدر بیشترین کشتههای کرونا در اروپا قرار دارد و دولت از ابتدای نوامبر (11 آبان) قرنطینه سفت و سختی را در شهرهای بزرگ به اجرا درآورده است. مریم ساکن شهر لیون میگوید: افزایش بیماران بستری در بیمارستانها و کمبود اکسیژن باعث شد دولت، شهرها را قرنطینه کند: «این دومین قرنطینه در فرانسه است و قوانین آن شباهت زیادی به قرنطینه دیگر کشورها دارد اما با این تفاوت که مدارس تعطیل نیستند. مسئولان دولتی معتقدند با تعطیل شدن مدارس خشونتهای خانوادگی و کودک آزاری زیاد میشود و والدین نمیتوانند دورکاری کنند. آنها میگویند بچهها بیرون از خانه و در محیط مدرسه شرایط بهتری دارند.
در قرنطینه اول بسیاری از دانشآموزان دچار افت تحصیلی شده بودند. کلیساها و مساجد در بسیاری از شهرهای فرانسه تعطیل هستند و برگزاری جشن و دورهمی و تردد از 9 شب تا پنج صبح ممنوع است. بعضی از مردم به قرنطینه اعتراض کردند و همچنان نیز اعتراض ادامه دارد و دولت اعلام کرده مغازه دارها میتوانند سفارش مشتری را اینترنتی یا تلفنی گرفته و جلوی مغازه تحویل بدهند. معلمها اما به تعطیل نشدن مدارس اعتراض دارند ولی دولت همچنان به باز بودن مدارس اصراردارد. با شیوع کرونا آمار بیکاری در فرانسه افزایش پیدا کرده و بسیاری از رستوران دارها و مغازه داران با توجه به نزدیک شدن سال نو میلادی بهترین فرصت درآمدزایی را از دست میدهند.»
باز بودن مرزها و رفت و آمد توریست به ایتالیا این کشور را نیز در بحران شدید کرونایی فرو برده است. فوت بیش از 46 هزار نفر و ابتلای بیش از یک میلیون نفر باعث شد تا از ابتدای نوامبر (11 آبان) شهرهای شمالی و جنوبی این کشور قرنطینه شوند. لیلا ساکن شهر رم است. او با اشاره به شباهت قرنطینه در ایتالیا و ایران میگوید: «مسئولان بهداشت ایتالیا شهرهای این کشور را به سه منطقه قرمز، نارنجی و زرد تقسیمبندی کردهاند. در شهرهای قرمز سه ایالت لامبوردیا، کالابریا و پیمونت قرنطینه کامل به اجرا درآمده و اگر کسی قانون شکنی کند از 400 تا هزار یورو جریمه نقدی یا به 6 سال حبس محکوم میشود. در این میان تنها کسانی که فرم خوداظهاری پر کرده باشند میتوانند برای انجام کار بیرون بروند. مردم ایتالیا از قرنطینه راضی نیستند اما برای کاهش آمار مبتلایان، قوانین را رعایت میکنند. در این مدت رستوران دارها چند بار اعتراض کردهاند. جوزپه کونته نخستوزیر ایتالیا میگوید مردم میهمانیهای شلوغ کریسمس را فراموش کنند. البته در مدت زمان قرنطینه که قرار است تا دوهفته دیگر ادامه پیدا کند کمک هزینه و بن کمکی از سوی دولت به مردم داده میشود.»
انگلیس هم از بامداد پنج نوامبر (15 آبان) وارد قرنطینه شد و این قرنطینه تا 2دسامبر (12 آذر) ادامه خواهد داشت. نکته جالب در این قرنطینه باز بودن مدارس و دانشگاهها است. همه مغازهها هم بجز فروشگاههای مواد غذایی و داروخانهها تعطیل هستند. تبسم ساکن لندن با اشاره به افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در این کشور که از یک میلیون نفر فراتر رفته میگوید: «بیش از 45 هزار نفر بر اثر این بیماری فوت کردهاند. برای همین دولت تصمیم گرفت قرنطینه سراسری را تا دو هفته دیگر ادامه دهد. رعایت نکردن قوانین قرنطینه 200 پوند جریمه دارد و مردم فقط برای کار، ورزش، مدرسه و خرید مایحتاج و تهیه دارو میتوانند از خانه خارج شوند. خوشبختانه اغلب مردم قرنطینه را رعایت میکنند و اگر در همسایگیشان دورهمی برگزار شود فوراً به پلیس اطلاع میدهند.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
توسعه ترانزیت از شمال به جنوب و شرق به غرب، تحول بزرگی در منطقه ایجاد میکند
-
برای دفاع از امنیت و منافع حیاتی خود به جغرافیای خاصی محدود نمی شویم
-
دو هفته حیاتی برای مهار کرونا
-
برخی نگران بهبود شرایط اقتصادی هستند
-
وزرای خارجه چین و روسیه در گفتوگویی بر حفظ برجام تأکید کردند
-
حاشیههای تخریب آلونک زن هرمزگانی
-
ضرورت حمایت از کتابفروشی محلهها
-
برندگان شکست تحریم
-
منتقد باش اما مسئولیتپذیر
-
راهکارهای خاص در شرایط بحرانی
-
کره خاکی در قرنطینه
اخبارایران آنلاین